🔰داستان ولادت امیرالمومنین از کفالت ابوطالب و فاطمه بنت اسد از پیامبر تا کفالت پیامبر از امیر المومنین (صلوات الله علیهم اجمعین) از کتاب اثبات الوصیة مسعودی ✅صفحه ۱ 🔸از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله روايت شده كه فرمود: من و على نورى بوديم كه در پيشانى حضرت آدم قرار داشتيم، آنگاه از صلبهاى پاك و پاكيزه به رحمهاى پاك و مطهره انتقال يافتيم تا اينكه در صلب عبد المطّلب جايگزين شديم. آن نور به دو قسم تقسيم شد، يك قسم آن در وجود عبد اللّه و قسم ديگر آن در وجود أبي طالب عليهما السّلام جاى گرفت، من از نسل عبد اللّه و على از أبي طالب به دنیا آمدیم، اين است معنى قول خداى تعالى كه ميفرمايد: الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً. 🔸[ است‌] روايت شده كه فاطمه بنت اسد بن هاشم مادر امير المؤمنين  در آن شبى كه آمنه بنت وهب مادر رسول خدا صلى اللّه عليه و آله وضع حمل كرد نزد آمنه بود، آنچه را كه آمنه در آن موقع مشاهده كرد فاطمه بنت اسد نيز مشاهده نمود. همين‌كه صبح شد و حضرت ابو طالب از طواف كعبه برگشت فاطمه بنت اسد از آن حضرت استقبال كرد و گفت: امشب چيز تعجب‌آورى ديدم، أبوطالب  گفت: چه ديدى؟ گفت: آمنه بنت وهب مولودى زائيد كه بين آسمان و زمين براى او نورانى گرديد تا اينكه من چشم انداختم و شاخه‌هاى خرماى يمن را ديدم، ابو طالب گفت: تو هم سبتى را يعنى چند سالى را صبر كن كه ، بعد از آن فاطمه بنت اسد بفاصله سى سال امير المؤمنين  را متولد كرد. روايت شده كه سبت مدت سى سال است. و نيز روايت شده كه سبت بيست و هشت سال است. 🔸روايت شده كه فاطمه بنت اسد در آن موقعى كه به أمير المؤمنين  حامله بود مشغول طواف كعبه گرديد و درد زائيدن او را در موقع طواف فرا گرفت، همين‌كه درد زائيدنش شدت يافت داخل خانه كعبه شد، على بن أبي طالب عليهما السّلام را در ميان خانه كعبه نظير آمنه كه پيغمبر خدا صلى اللّه عليه و آله را زائيد متولد نمود، غير از على  كسى قبل از آن حضرت و بعد از آن بزرگوار در ميان خانه كعبه متولد نگرديد. 🔸[نقل قصه کفالت ابوطالب از پیامبر] [باز گشت روایت به پیش از ولادت پیامبر و انتظار فاطمه بنت اسد برای تربیت فرزند وعده داده شده] در آن روز حضرت أبو طالب را فرزندى نبود، آن حضرت يكه و تنها بود. زن أبو طالب فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف بود كه دختر عموى آن حضرت بشمار ميرفت، فاطمه بنت اسد از زائيدن فرزند محروم بود لذا نذر و نيازهائى ميكرد هر وقتى كه فاطمه بنت اسد فالگير و دانشمند يهودى را از دربانان كعبه ميديد آن بى‌بى را خبر ميداد كه تو صاحب پسرى خواهى شد كه خودت او را نزائيده‌اى، او را پرورش خواهى داد، آن بى‌بى را دستور ميداد كه هرگاه آن پسر بتو نصيب گرديد او را نگاهدار و حفظ كن و از خود دور منماى. فاطمه بنت اسد از آنان درخواست ميكرد كه نام آن پسر را ببرند و اوصاف او را بگويند؟ فالگيرها در جواب ميگفتند: او نور درخشنده‌اى است، بشارت دهنده و ترساننده خواهد بود، در كوچكى مبارك و در بزرگى پيشگوئى‌كننده است، راه خدا و دين را واضح و آشكار مينمايد، خاتم پيغمبران خواهد بود، بدين با فضيلت (اسلام) مبعوث ميگردد، باطل را ريشه كن خواهد كرد، از اعمال و افعال او راستى و درستى ظاهر ميشود، تابعين او هدايت خواهند شد، خدا راه هدايت را به او نصيب ميكند، پرهيزكارى بوسيله او معلوم ميگردد. فاطمه بنت اسد در انتظار اين فرزند بود، همين‌كه انتظار آن بى‌بى بطول انجاميد و صبر خود را از دست داد اين اشعار را انشاد كرد: طالت التّرقّب للميعاد اذ عدمت‌ منّى الحوائل ولدا من عناصير لما أتيت الى الكهان بشّرنى‌ عند السؤال عليهم بالمحابير فقال يوعدنى و الدمع مبتدر يا فاطم انتظرى خير التباشير نورا منيرا به الابناء قد شهدت‌ و الكتب تنطق عن شرح المزامير انى بذاك فقد طال الطلاع الى‌ وجه المبارك يزهر فى الدياجير. 🔸[در سرپرستى ابو طالب ع از رسول خدا ص‌] موقعى كه عبد المطّلب  از دنيا رفت حضرت ابو طالب به بهترين كفالت متكفّل رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله گرديد، بآن حضرت مهربانى و ترحّم ميكرد، در نگاهدارى آن بزرگوار رنج ميكشيد، بلطف آن حضرت چنگ ميزد، او را لباس و پوشاك ميداد، نسبت بآنهائى كه در اطراف آن حضرت بودند عطف و توجهى داشت. حضرت ابو طالب مرد محترم و معظمى بود، بر طرف كننده اندوه بود، مرد بيهوده‌گو و پرحرف و مردم آزارى نبود بلكه مردى نيكوكار و با عاطفه و نسبت بآنچه كه داشت بخشنده بود، نسبت بآنچه كه برايش مقدور بود جوانمردى ميكرد، هيچ ترسى آن حضرت را از سبقت در سخنرانى مانع نمى‌شد، در موقع خصومت ملالى دچار او نميگرديد، نسبت برسول اللّه صلى اللّه عليه و آله محبّت بخصوصى داشت. ادامه این روایت زیبا را از پیام بعدی ببینید کانال «از شرح بی نهایت» https://eitaa.com/azsharhebinahayat