🟢حدیثی که دوستداران زهرای مرضیه را خوشحال می کند! "تفسیر فرات بن ابراهیم: به نقل از از جابر روایت می‌کند که گفت: به حضرت امام محمّد باقر علیه السّلام گفتم: «فدایت شوم یا ابن رسول اللَّه! حدیثی راجع به فضیلت جده ات فاطمه برای من بگو که هر گاه آن را برای شیعیانت نقل کنم خوشحال شوند. » امام محمّد باقر فرمود: پیامبر معظم اسلام صلی اللَّه علیه و آله فرمود: «هنگامی که روز قیامت فرا می‌رسد، منبرهایی از نور برای پیامبران نصب خواهد شد. در آن روز منبر من از منبر همه بالاتر خواهد بود و خدای سبحان می‌فرماید: «یا محمّد! سخن بگو! » من آن روز خطبه ای خواهم خواند که هیچ کس از انبیا، نظیر آن را نشنیده باشند. سپس منبرهایی از نور برای وصی‌های انبیا نصب خواهد شد که منبر وصی من علی بن ابی طالب علیه السّلام در وسط منبرهای آنان قرار خواهد داشت و بالاتر از منبر ایشان خواهد بود. آنگاه خطاب می‌رسد: «یا علی سخن بگو! » و علی خطبه ای می‌خواند که هیچ کس از اوصیا، نظیر آن را نشنیده باشند. بعد از آن منبرهایی از نور برای فرزندان پیامبران نصب خواهند کرد. منبری از نور برای دو فرزندم، دو سبط من، دو نوگل من نصب خواهد شد و به ایشان گفته می‌شود: «سخن بگویید! » و ایشان خطبه ای می‌خوانند که احدی از فرزندان انبیا، نظیر آنها را نشنیده باشند. پس از آن منادی که جبرئیل است ندا می‌کند: «فاطمه دختر حضرت محمّد صلی اللَّه علیه و آله کجاست؟ خدیجه دختر خُوَیلد کجاست؟ مریم دختر عمران کجاست؟ آسیه دختر مزاحم کجاست؟‌ام کلثوم مادر یحیی بن زکریا کجاست؟ » وقتی ایشان همه برخاستند، خدای رئوف می‌فرماید: «ای اهل محشر! امروز کرامت از کیست؟ » حضرت محمّد و علی و حسن و حسین علیهم السّلام می‌گویند: «از خدایی که یکتا و قهار است. » خدای توانا خواهد فرمود: «ای اهل محشر! من کرامت را برای محمّد و علی و حسن و حسین و فاطمه قرار دادم. ای اهل محشر! سرهایتان را به زیر بیندازید و چشم هایتان را ببندید تا فاطمه زهرا به سوی بهشت رود! » در همین موقع جبرئیل ناقه ای از بهشت برای آن بانو می‌آورد که دو پهلوی آن را با دیبای بهشتی تزیین کرده اند، مهار آن از مروارید و جهاز آن از مرجان است. جبرئیل ناقه را می‌خواباند و فاطمه سوار بر آن خواهد شد. آنگاه خدای رئوف صد هزار ملک می‌فرستد تا طرف راست آن بانو بایستند، صد هزار ملک دیگر می‌فرستد تا در طرف چپ وی قرار بگیرند و صد هزار ملک دیگر می‌فرستد تا فاطمه را بر فراز پر و بال خود به سوی بهشت برند. موقعی که به در بهشت رسیدند، فاطمه زهرا به پشت سر خود نگاه خواهد کرد. خطاب می‌رسد که «ای دختر حبیب من! برای چه به پشت سر خویش می‌نگری، در صورتی که من دستور داده‌ام که داخل بهشت شوی؟ » فاطمه می‌گوید: «پروردگارا! دوست داشتم در چنین روزی قدر و قابلیت من شناخته شود. » خدا می‌فرماید: «ای دختر حبیب من! برگرد و ببین و دست هر کس که محبت تو یا یکی از فرزندان تو را در قلب دارد بگیر و او را داخل بهشت کن. » امام محمّد باقر علیه السّلام فرمود: «ای جابر! به خدا قسم که فاطمه در آن روز شیعیان خود را به گونه ای از میان اهل محشر جدا می‌کند و نجات می‌دهد که پرنده دانه‌های نیکو را از میان دانه‌های بی ارزش برمی چیند.» هنگامی که او با شیعیانش به در بهشت می‌رسند، خدا به دل شیعیان فاطمه می‌اندازد که به پشت سر خود بنگرند. وقتی آنها به پشت سرشان نگاه کردند، خدای رئوف می‌فرماید: «ای دوستان من! برای چه به پشت سر خویش می‌نگرید، در صورتی که من شفاعت فاطمه، دختر حبیب خود را درباره شما پذیرفتم؟» می گویند: «پروردگارا ما دوست داریم در یک چنین روزی قدر و اهمیت ما شناخته شود. » خدا می‌فرماید: «ای دوستان من! برگردید و هر کسی که شما را به خاطر دوستی فاطمه دوست داشته، هر کسی که به خاطر محبت فاطمه به شما غذا داده، هر کسی که بدن شما را به خاطر دوستی فاطمه پوشانیده، هر کسی که یک جرعه آب به خاطر محبت فاطمه به شما داده و هر کسی که به خاطر دوستی فاطمه در غیاب از شما دفاع کرده، دست همه آنان را بگیرید و داخل بهشت کنید. » ادامه حدیث👇 بحار الانوار ج ۴۳ از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat