دل با تو صبح خاضع نور است سیدی بی تو سیاه چال غرور است سیدی مهر و محبت تو و خبط و خطای من این بنده را ببخش جسور است سیدی غایب تر از همیشه رسیدم به محضرت چشمم در انتظار حضور است سیدی دستم گناه کرده و دست توسلم از دامن نگاه تو دور است سیدی هی میدوم سراغ تو جایی نمیرسم پای رسیدنم لب  گور است سیدی دریای شور پیش تو شیرین تر از عسل اما عسل بدون تو شور است سیدی اینجا خود مرا به پشیزی نمیخرند جنسم به اعتبار تو جور است سیدی حکم نجات من سفر کربلا بده کربوبلا صراط عبور است سیدی رو کن به قتلگاه و ببین آفتاب خیر در زیر تیغ قوم شرور است سیدی روکن به قتلگاه و ببین که امام عرش بی سر به زیر سم ستور است سیدی موسای کربلا هدف سنگها شده این قتلگاه وادی طور است سیدی این سر که بوسه گاه نبی و ملائکه ست در راه رفتن به تنور است سیدی