|⇦•خبر گریه ی گرفتاران... / و توسل ویژۀ شهادت امام هادی علیه السلام اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ خبر گریه ی گرفتاران.. میرسد شب به شب به دلداران این قبیله به فکر ما هستند پیرشان کرده غصه یاران نخ تسبیحشان که میچرخد سَرِ پا میشوند بیماران سر به دیوار اهل بیت زدیم خوش به احوال سر به دیواران ما گنهکارهای آلوده پشتمان گرم شد به غفاران دل ما تنگِ سامرا شده است ما و آقا و نم نم باران! ما طلبکار این کریم شدیم بس که رو داده بر بدهکاران یوسف سامرا نگاهی کن ناز بفروش بر خریداران شیرها پوزه میکشند به پات تشنه ی کُشتن تو خونخواران *متوكل ميخواست آقارو اذيت كنه، دستور داد امام هادي رو در قفس درنده ها رها كنند، بعد از دقايقي نگاه كردن ديدن شيرها پوزه هاشون رو به پاي امامِ هادي ميكِشن...* اهل عالم غم و محن بس ماست این که بی کس شده همه کَس ماست گرچه از زهر حال مضطر داشت به دلش داغهای بدتر داشت حجره از ناله ی اَنَا العَطشان حال و روزی شبیه محشر داشت علی بن جواد این آخر ذره ای خاک کربلا برداشت آب شرمنده ی لبانش شد اثر تشنگی به حنجر داشت آنقدر بین حجره می غلطید جای خونمردگی به پیکر داشت بعد ازآن مجلس شراب فقط از غم عمه دیده ی تر داشت * يا امام هادي! مجلسِ شراب بردن شمارو، اما ناموست همراهت نبود، شراب تعارفت كردن، اما خواهرت كنارت نبود، ناموست همراهت نبود، چشم نامحرم نبود، يه عده اراذل و اوباش تماشا نمي كردن...* «اَلاَمان از حكايتِ زينب آنكه در تشت آسمان را ديد آنكه در هجومِ نگاهِ نامحرم لب و تشت و خيزران را ديد» *يه وقت ديدن داره صدا ميآد، يزيد داره با چوب خيزران بر لب تشت ميزنه، بچه هاي كوچيك هي سرهاشون رو پايين كردن، دخترها روي پنجه ي پا بلند شدن، چه خبره؟ يه وقت ديدن سر بابا ميان تشت...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop