‌ 🔹به قول شاملو: «دهانت را می‌بویند، مبادا که گفته باشی دوستت می‌دارم». برخی افراد و جریانات ضددینی، با برساخت هژمونی رسانه‌ایِ سَبُعانه، تولید اثر آیینی را برای هنرمندان ایرانی هزینه‌ساز کرده‌اند. در این وضعیت، هرگونه حضور در صحنه و از اهل بیت دم زدن، کنشی است با پیامِ ایستادن در برابر مخالفان دین و البته انقلاب. تأثیر انقلاب هم در این پررنگ کردن مفاهیم و هنر دینی، جدا از بحث‌های اندیشه‌ای پیچیده، یک مقایسه سرانگشتیِ کمّی بین آثار هنریِ آیینیِ قبل و بعد انقلاب می‌خواهد که نشان از اختلافِ زمین تا آسمانیِ این مسأله است. «موسیقی آیینی» هم یکی از جریان‌های هنری کشور است که پس از انقلاب اسلامی با بسترسازی دینی و به پشتوانه جامعه دین‌داران و مردم و هنرمندان متعهد ایرانی، رشد بسیاری کرده و در همین جهت، ارزش‌ها و مفاهیم دینی و مدح و منقبت اهل بیت به موضوعِ (سوژه) جدی و پُرطنین برای پرداخت هنرمندان در رشته‌های هنری مختلف تبدیل شده است. 🔹در روزهایِ خودسانسوری و پنهان کردن اعتقادات دینی توسط برخی هنرمندان، اولین قطعه آیینیِ «محسن چاوشیِ»، پس از بلوای «زن، زندگی، آزادی» به نام «آوازِ خون» منتشر شده است که ادای دِینی است به امام حسین. او همواره در طول حضور حرفه‌ای‌ خودش، ارادتش به اهل بیت را فریاد زده؛ از مدح امیرالمؤمنین در آلبوم «امیر بی‌گزند» و قطعه «کلاغ روسیاه» برای امام رضا گرفته تا «ظهر عطش» برای امام حسین. حتی در امتداد همین اندیشه‌، برای مادران شهدا نیز «بی‌قرار»ی کرده و آوازی خوانده. 🔹نگاه به کارنامه عاشورایی و آیینیِ چاووشی که پسوند حسینی را به نیکی در ادامه اسم خود دارد، به عنوان خواننده‌ای جدی در گونه موسیقی پاپ، ما را به زنده بودن حقیقتِ پیوند مستمر مردم ایران با ارزش‌های دینی تنبّه می‌دهد؛ حقیقتی که حاصل خون دادن شهدا و خون دل خوردن‌هاییست که توجه به آن، ما را از صِرف حس خوب و نگاه نوستالژیک‌ به دین و عزاداری، به حضور در صحنه جدال بین حق و باطل می‌کشاند.