«بر جادههای آبی سرخ» قصه مردان و زنان مبارزی است که تا آخرین قطره خون خود در مقابل بیگانگان و وطنفروشان از ایران دفاع کردهاند.
قهرمان داستان «میرمهنا»ست؛ مردی مؤمن و مبارز که تکتک یارانش، او را باور دارند و برای کمک به او و تحقق آرمانش که ایرانی یکپارچه و مستقل است از هیچکاری دریغ نمیکنند. «میرمهنا» درد وطن دارد و برای این وطن با تمام دشمنانش میجنگد؛ چه این دشمن، بیگانهای باشد از کشور اروپایی، چه وطنفروشی باشد از خانواده خودش. بیگانگانی که ایران را تکهپاره و همیشهوابسته میپسندند و وطنفروشانی که برای یک لحظه لبخند آن بیگانه اروپایی، حاضرند از هرچیزی بگذرند.
نادر ابراهیمی، نویسنده محبوب ایرانی درباره قهرمان داستانش میگوید: «میرمَهنای دُغابی، اصلیترین شخصیت این داستان، سردار بیپروای دریای جنوب بود: زِبَرْمردی که ایران، فراوانْ بدهکار اوست؛ بدهکاری که تا این لحظه، فرصتِ پرداختنِ بخشِ ناچیزی از دِینِ خود را بهاو نداشته است؛ چرا که استعمار، در طول دو قرن، خیرهسرانه کوشید که نام این سالارِ پیکارگرانِ با ایمان را آنچنان پنهان نگه دارد که گویی هرگز وجود نداشته است.»
میرمهنا دوست دارد تمام هموطنان از هر زبان و آیینی را یکدل کند و یاران او، از زن و مرد و پیر و جوان، همه، به او و راهش ایمان دارند و تمام سختیها را به جان میخرند تا وطنی آزاد و مستقل داشته باشند و رفاه و راحتیِ ذلتبار و تحت سلطه دیگران را به هیچ عنوان قبول نمیکنند.
در این روزها که قلب همه برای ایران میتپد و به روزهای انتخاب ریاست جمهوری ایران نزدیک میشویم، خواندن برشهایی ازین کتاب که همگی رنگوبوی «وطندوستی» دارند، طعم دیگری دارد.
پینوشت: طراح جلد کتاب «بر جادههای آبی سرخ»، مجید کاشانیست.
🔺رسانه بافتار
🆔
https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35