‌ 🔹با بررسی «شعر انتظار» و «شعر آیینی مهدوی» می‌بینیم که می‌توان آن‌ها را در دو حال و هوا دسته‌بندی کرد: 🔹برخی از اشعار انتظار که نوع متدوال آن است، به مضامین شِکوه، دلتنگی، فراق و مفاهیم اولیه انتظار می‌پردازند. در اینجا آنچنان که در بحث «ترانه انتظار» نیز گذشت،‌ نکته مهم آن است که آیا شخصیت‌پردازی درستی از امام معصوم صورت می‌گیرد یا شعر در حال و هوای دلتنگی و انتظارِ‌ نوعیِ هر عاشق و معشوقی است؟ 🔹دسته دومِ اشعار انتظار، چاشنی اعتراض را هم به خود اضافه می‌کنند و نحوی از مطالبه و فریاد در آن‌ها هویداست. این اشعار انتظار معترضانه را که بررسی می‌کنیم، گویی عمده اعتراض آن‌ها به مشکلات داخلی و درونی است؛ از فساد مسئولین و هدررفت بیت‌المال تا آسمان‌خراش‌ها و ماشین‌های آنچنانی. گاهی نتیجه برخی ازین اشعار، تولید یأس و ناامیدی است. گرچه اساس منظر این نحوه‌اعتراض هم قابل خدشه است؛ ندیدنِ ملت انقلابی ایران که نحوه وجود و حضورشان،‌ دهن‌کجی به تمدن غرب است و کار تاریخی که در حال انجام آن هستند، در راستای زمینه‌سازی ظهور است. برخی دیگر از اشعار معترضانه که به نظر می‌رسد جلوتر از گونه قبلی است،‌ به مصاف اسلام مقدس‌مآبانه رفته است. ضدقهرمان این شعرها، کاراکترِ شیخ و زاهد خشک‌ مقدس است. در یک برهه‌ای از شعر انتظار، این نوع نگاه را برجسته‌تر در شعرها می‌یابیم، مثلا در اشعار قادر طهماسبی، علیرضا قزوه،‌ امید مهدی‌نژاد که ظاهراً بی‌نسبت با اوج گرفتن نگاه انجمن حجتیه‌ای به انتظار در آن برهه نبوده است که در شعر انتظار سال‌های اخیر، این مصاف، کم‌رنگ‌تر شده است. 🔹در این میان، جای خالی نگاه جهانی در شعر انتظار معترضانه خالی‌ست. جای خالیِ اعتراض به ظلم جهانی؛ اعتراض به آنکه اساس ظلم را بنا نهاده و اگر مشکل و ظلم نهادینه شده‌ای هم در جوامع مسلمان و غیرمسلمان است، اصل و اساسش برای استکبار جهانی‌ و تمدن غرب است. اعتراض به تجدد که اصل دین را نشانه گرفته و جامعه را از نزدیک شدن به ظهور دور می‌کند، کجای این شعرهاست؟ یا نگاهی که خود را به داخل کشور محدود نکند و جهان اسلامی به قضیه نگاه کند و به فراخوانی امت‌های اسلامی برای زمینه‌سازی ظهور بپردازد و آن‌ها را به رویارویی جمعی مقابل استکبار جهانی دعوت کند.