آکنده دل ز شور غزل می کنی مرا دعوت به شهدشیرو عسل می کنی مرا وقتی که ماه کامل من در تلألو است مفتون ماه های زحل می کنی مرا؟ مقصود تو از این همه آزار من چه بود؟ آشفته تر ز روز ازل می کنی مرا من بارها ز عالم و آدم بریده ام اما تو شیفته ی عمل می کنی مرا اغراق نیست در هنر شعر گفتنت شاگرد شعر شیخ اجل می کنی مرا مجهول مانده ام و ندارم به دل غمی دارم یقین به این که تو حل می کنی مرا هر وقت مثنویِّ دل آزرده ام شکست آکنده دل ز شور غزل می کنی مرا @bahr_asheghi🌿