﷽ ★°l||l°زینت دوش نبـــے°l||l°★ 🥀🥀🥀 ★★وداع...💔🕊 من مرد جنگم و مردان جنگی به سخت‌دلی معروف‌اند.کشتن و ناله‌ی بر کشته‌شدن عزیزان،بسیار به چشم دیده‌ام.همیشه هم با خودم می‌گویم:"زن‌اند دیگر؛بگذار سیرِدل گریه کنند تا سبک شوند."،ولی انگار جنس وداع او فرق داشت؛دوست و دشمن را که هیچ،تو بگو حیوانات و آسمان و زمین و حتی سنگ‌های دشت کربلا را به گریه وا‌داشت.من و دیگر امیران لشکر نیز وقتی به خود آمدیم،دیدیم چونان مادر پسر از دست داده داریم گریه می‌کنیم و ضجه میزنیم؛انگار نه انگار که عصر دیروز،خود ما اباعبدالله را به این شکل وحشیانه کشته‌ایم و بر بدنش اسب تازانده‌ایم.هیچ‌وقت از یادم نخواهد رفت،آن‌گاه که چشم زینب به پیکر غرق به خون برادر افتاد،با آهی جگر سوز لب به سخن گشود: _وا‌محمدا! وامحمدا!این پیکر بی‌جان حسین توست که به صحرا افتاده و در خون تپیده و دست‌وپا بریده است‌.ای جد بزرگوار!دخترانت اسیر گشته‌اند و فرزندانت قطعه‌قطعه شده‌اند‌ و باد بر ایشان می‌ورزد... . ✨️ 🖤⃟⿻🥀 ╰┈➤@banatozeynab🍃