شبی که
#مادرشوهرم به بهانه ی آش نذری همه ی عروس ها و پسراش رو دعوت کرده بود و به همه گفته بود به نیت بچه دار شدن من و شوهرم گرفته ،
ولی تمام مدت مادرشوهرم با شوهرم پچ پچ میکردن و شوهرم هم با سر حرفای مادرش رو تایید میکرد
ا
ز اینکه نمیدونستم دارن چی میگن #داغ کرده بودم که یهو جاری کوچیکم پشت گوشم گفت آش بهونه است از بس بچه نیاوردی داره عروس میاره برای شوهرت .......
رنگ از
#رخم پرید همون لحظه بود با ترس
گفتممن که فقط دوساله عروس این خانواده ام
با حرفی که شوهرم جلو همه زد #آه از دلم بلند شد و گفتم الهی خیر نبینید
همون لحظه بود که صدای آخ مادرشوهرم به بدترین شکل بلند شد....
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
#دار_مکافات 👆🏻👆🏻