❣️ 💢 قبل از عقد به من گفت دعایی دارم که وقت عقد آن را برایم بخواه. خواهر آقاصالح جلو آمد و یک دستمال کاغذی تاشده به من داد و گفت: این را داداش فرستاد. ❤️ روی دستمال برایم دعایش را نوشته بود: «دعا کن من شهید شوم…» یادم هست که قرآن در دست داشتم، از ته دل دعا کردم خدا شهادت را به صالح بدهد و عاقبتش به شهادت ختم شود، اما واقعاً تصور نمی‌کردم این خواسته قلبی به این سرعت محقق شود. 🌷 خاطره ای از زندگی شهید مدافع حرم شهیدعبدالصالح زارع 📚 منبع: کتاب 365 خاطره برای 365 روز، ص 99 📎 📎 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org