🌸🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🌸🍃
🌸
#رمان_تلالو_ابراهیم
#کپیفقطباذکرنامنویسندهمجازاست
پارت پنجاه و سه
- هانیه:
شب موقع خواب شروع کردم داخل فضای مجازی گشت و گذار کردن
توی یکی از کانال ها یک فایل صوتی دیدم
نوشته بود | زنان ونوسی|
سخنرانی استاد رائفی پور بود
چند قسمتش را گوش دادم واقعا قشنگ حرف میزدند😃🌿
این جمله ایشون از همون شب آویزهیگوش من شد :
( اساسا مشکل جامعه ما ندانستن است!)
هنوز که هنوز این جمله مقدمه زندگی من است…
اگر بدانی و مطلع باشی دیگر به تله نمیفتی !
ظهر بعد نماز و ناهار چادر سر کردم و سمت خانه عمو رفتم🚶♀🍃
عادت کرده بودم ! دیگه دستم آمده بود باید با کدوم خط اتوبوس بروم چجوری بروم که گم نشوم ………
وارد خانه عمو شدم ✋🏻
زن عمو امد استقبالم
برایم چایی و شیرینی اورد یکم حرف زدیم و بعد گفت که نیلی مثل همیشه داخل اتاقش نشسته و فقط موقع غذا میاد بیرون🚶♀
با آرامش گفتم …
زن عمو حافظ گفته که :
- رسیده مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند چنین هم نخواهد ماند♥️🌱
رفتم سمت اتاق و در زدم ...
جواب نداد
دوباره در زدم و گفتم : نیلی ؟
خودش اومد در برایم باز کرد همچنان که من را بغل کرده بود کشیدم داخل اتاق …
کلی بی صدا گریه کرد
با تعجب نگاهش میکردم
نشستیم روی زمین دست هایم را گرفت و گفت :
خوب شد که اومدی داشتم دیوونه میشدم!
چند وقت پیش رفتم بیرون تا برای اتاق چندتا گلدون بگیرم🚶♀
این پسره دوستمو توی یک مغازه دیدم لوازم آرایشی بود
گفتم شاید رفته تافت مو یا چیزی بگیره
یڪم منتظر نشستم دیدم از همون مغازه با یه دختره اومد بیرون و کلی لوازم آرایش🤧
بعدش شب اومدم بهش پیام دادم بهم گفت خوب شد خودت دیدی کار منو راحت کردی…!
از اون روز به بعد خودمو به هر دری میزنم تا ببینه من چقدر خوشبختم و ناراحت نیستم. . .
چند بار منو دید چیزی نگفت ✋🏻
خودم خسته شدم
دقیقا اونم داره همین کار میکنه هروز با یک نفر!
- اجازه ندادم ادامه بده و گفتم :
نیلی آروم تر …
ترمزت که نبریده داری انقدر تند جلو میری🌱🚙
ببینم الان همین پسره اگه برگرده چیکار میکنی!؟
گفتش که : اصلا لیاقت من و نداره لایق همون دخترای اطرافشه !
خداروشکر کردم که به این نتیجه رسیده و گفتم :
آفرین منم همین و میخوام بگم☂
خودت داری میگی لایق تو نیست ! پس دیگه چرا با این و اون دوست میشی؟
لیاقت تو خیلی بالاتره نیلی
اصلا نباید با این پسر ها دوست بشی🚶♀
یاد سخنرانی دیشب ( زنان ونوسی) افتادم و همون حرف آقای رائفی پور را دست و پا شکسته گفتم :
نیلی تو ارزشت بالاست چرا اجازه میدی باهات مثل ←لیوان→ یک بار مصرف رفتار بکنن!؟
آب که خوردن تشنگیشون برطرف شد میندازه ات دور
دیگه حالا خیلــــی قشنگ هم که باشی دو هفته توی کیفش تو را نگه میداره بعدش تو را میندازه دور …!
بعدش غصه هم نباید بخوری . . .
بعضی وقت ها از منجلاب میایم بیرون بعد فکر میکنیم عشقمونو از دست دادیم و
در حالی که اگه واقعا کسی و دوست داشته باشه میاد خواستگاری
(ادامه حتمـا تاکید میکنم خوانده بشود!!)
نویسنده ✍|
#الفنـور_هانیهبانــو