. ادموند بعد از یک سفر دریایی چند ماهه به خانه برگشته و می‌خواهد با مرسدس نامزد کند. فرناند و دانگلار که با او مشکل دارند برایش توطئه درست می‌کنند. وسط مراسم نامزدی ادموند به جرم جاسوسی برای ناپلئون بناپارت دستگیر می‌شود. او را به زندانی وسط دریا می‌فرستند. جایی که تا به حال کسی از آن زنده بیرون نیامده است. می‌تونم بگم یکی از قشنگ‌ترین مینی سریال‌هایی بود که دیدم. داستانش از رمان معروف کنت مونت کریستو نوشته الکساندر دوما اقتباس شده. همیشه گفتم فیلمی قدرتمنده که داستانش اونقدر جاذبه داره که لازم نباشه از صحنه‌های جنسی بهره ببره. فیلم فقط یک بوسه دارد. بوسه دو عاشق از سر دلتنگی. دیالوگ ادموند: «یه کشیش دانا بهم گفت: «اگر نقشه انتقام داری اول باید قبر خودت رو بکنی. حق داشت»» مرسدس: «عشق شفابخشه» از کنت مونت کریستو سریال‌ها و‌ اقتباسات دیگری هم ساخته شده که‌ مشخصا پوسترش فرق دارد. @bashamimtashafagh با شمیم تا شفق