احمد در طول یک سال تقریبا ۲۷ جزء را حفظ کرد و در این راه مقدس به برادرانش هم کمک زیادی می‌کرد. یکی از برنامه های جالبی که داشت قانون کچل کردن بود! او بین خودشان قانونی گذاشته بود مبنی بر این که هرکس در روز یک صفحه قرآن حفظ نکند کچلش کنیم و همین طور هم شد! برادرانش هر دو کچل شدند ولی احمد تا آخر کچل نشد. ..زمانی که مــادرش باردار بود، خواب مــی بیند کـــه در مکانی زمین میخــورد و در خــواب میترسد که فرزندش صــدمه ای دیــده باشد. ناگــهان دو ســـید بزرگوار و نورانـــی به مادر میگویند خواهــرم نتــرس شهیدت سالم است! مـــادر متوجـه منظورشان نمـی شود، تا اول رمضــان ۱۳۹۵ که فرزندش ملکوتی میشود . ..از هــمان دوران کودکی دل رحیم و قلب سخاوت مندی داشت.یک بار متوجه شدیم احمد به صورت مخفیانه غذا و گوشت و شیر و.... را در ظرفی می گذارد و‌ به گوشه ای می رود و بعد از چند دقیقه با ظــرف خالـی نزدمان برمی‌گردد. ایـن روال چـــند روز گذشت و من بیشتر کنجکاو میشدم که سرنوشت این مواد غذایی چه می شود تا اینکه روزی بعد از اینکه احمد با ظــرف خالـی برگشت رفتم همان جایی که بود؛ وقتی بچه گــربه ها را دیدم حــسابی تعجب کردم و مهربانی او را با خلایق خدا ستایش کردم. ..شب وفــات حضرت معصومه نــذر داشت که ولیمه بدهد و گوسفـند قـربانی کند. او این گوسفندها را شب هنگام میان فقـرا پخش می‌کــرد تا مبادا کسی او را ببیند. 📸شهيد مدافع حرم 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam