پیکر پسرم زودتر از نامهاش به من رسید!
پدر شهید «گنجعلی غیاثوند محمدخانی» روایت میکند؛ پسرم مرتب از جبهه برایمان نامه مینوشت و از ما میخواست که با خانوادههای شهدا همدردی کنیم و آنها را تنها نگذاریم. یک روز، به اتاق «علی» رفتم. قرآنش را برداشتم و شروع به ورق زدن کردم، که چشمم به وصیتنامهاش افتاد که👇
لینک خبر
basijnews.ir/00eFsg
🔷
@Basijnewsir