🔰
تحلیل تاریخی از مشابهت حرکتهای شیطانی در مقابله با حکومت حضرت امیر علیهالسلام و جمهوری اسلامی ایران
🔹دکتر سعید جلیلی، نماینده مقام معظم رهبری در شورایعالی امنیت ملی، شامگاه سهشنبه در ششمین جلسه سلسله سخنرانیهای خود با موضوع حکمت سیاسی اسلام در قرآن به تحلیل تاریخی از مشابهت حرکتهای شیطانی در مقابله با حکومت حضرت امیر علیهالسلام و جمهوری اسلامی ایران، پرداخت.
غارت و القای ناامنی راهبرد واپسین و از سر استیصال دشمن است
🔸ما اگر یک اندیشه دینی و نظام باید را دنبال میکنیم، الگوی ما حضرت امیر علیهالسلام است. زمانی که حضرت امیر علیهالسلام به حکومت رسید جنگهایی همچون جمل، صفین و نهروان به ایشان تحمیل شد.همچنان که وقتی این حرکت در ایران شکل گرفت از روز اول حرکتهایی در عرصههای مختلف علیه ملت ایران شروع کردند که یکی از آنها تحمیل هشت سال جنگ بود و اینگونه نبود که فقط زور را بکار ببرند وقتی میبینند زور جواب نمیدهد به تزویر روی میآوردند و قرآن بر سر نیزه میکنند تا تردید ایجاد کنندمانند راه انداختن صدهاشبکه ماهوارهای برای ایجاد تردید در ایمان ملت ما.دشمن گزینههای نامحدود ندارد، اگر گزینههای اصلی خود که جنگ و تحریمهایی همچون فشار حداکثری را استفاده کرد، حرکت بعدی چیست؟
🔸در زمان حضرت امیر علیهالسلام این مراحل که طی میشود، دشمن سه بار جنگ را در پیش میگیرد و بعد به تزویر روی میآورد و قتی از همه این کارها ناامید میشود حرکتی را شروع میکند که کتابهایی درباره آن نوشته شده است و در تاریخ از آن بعنوان الغارات تعبیر میشود وقتی در جنگ موفق نشد، حرکتی را شروع می کند که محیط را ناامن جلوه دهد.
🔸غارات جمع غارتهاست و کتاب الغارات که در سال 283ه.ق نوشته شده بیان میکند سال 37ه.ق بعد از موفق نشدن معاویه و بازگشتش به شام راهبرد عملیاتی کردن کشتن، غارت و خراب کردن آبادیها را در دستور کار قرار داد، پس از این که با جنگ و علم کردن پیراهن عثمان و سرنیزه کردن قرآن موفق نشد راهبرد القای ناامنی و غارتهای مختلفی را شروع کرد.
🔸معاویه دستور داده بود که ناامنی ایجاد کرده و فرار کنید مثل این که اگر بازداشت شدید بگویید اشتباه کردم، این فرمول ثابت است و فقط شکل رفتارها جدید میشود مثلا معاویه به نعمان بن بشیر دستور میدهد برای القای ناامنی به سرزمینهای تحت حکومت حضرت امیر علیهالسلام برود، نعمان بن بشیر همان کسی بود که زمانیکه عثمان کشته شد، پیراهن خونی عثمان را به شام برد و در مسجد بر سرنیزه کرد و جنگ صفین را به راه انداخت، سفیان بن عوف را برای خراب کردن هر قریه و آبادی میفرستد و به او میگوید قرار نیست بجنگی چرا که تعبیر معاویه این است که غارت اموال از نظر تخریب بی شباهت به کشتار نیست وحتی در پارهای موارد جانگدازتر هم میتواند باشد.
رمز غلبه بر غارات، مسئولیتپذیری و ارجاع ندادن کارها به همدیگر است
🔸تعبیر حضرت امیر علیهالسلام که میفرمایند شنیدهام حمله کردهاند و خلخال از پای یک زن مسلمان و یک زن یهودی درآوردهاند اگر کسی از این مصیبت دق کند جا دارد، مربوط به همین حملات سفیان بن عوف بوده است.
🔸حضرت امیر در این اتفاق دو مطلب را بیان میکند که به بحث دوم کمتر توجه شده است که او میآید غارت میکند و هیچ هزینهای نمیپردازد و فرار میکند، اینجاست که میفرمایند این نتیجه این است که دشمن در جنگ نرم شکست خورده است اما در اینجا حضرت آسیبشناسی میفرمایند که ریشه ایجاد ناامنی توسط دشمن این است که هرکس کارش را به گردن دیگری انداخت، «تواکلتم» یعنی کارها را وکالت دادید به یکدیگر بجای اینکه هرکس سهم خود را از کار تعریف کند و این باعث شد که در کار سستی کنید و دشمن احساس کند که بتواند به سرزمین دستاندازی کند و القای ناامنی کند.
🔸اگر شما در جنگ باقدرت پیروز شدید، شیطان کار خود را رها نمیکند بلکه کار خود را دنبال میکند، چنانکه معاویه به بسر بن ارطاط دستور داد که به هیچکس رحم نکن و او دو کودک را سر میبرد، ماد دو کودک اشعاری حدود 10 تا 15 بیت میسراید که خود یک درام است، برای دشمن کودک، پیر و جوان مهم نیست، غارت میکند و این یک فرمول تاریخی شیطان است که وقتی میبیند گزینهای ندارد به مرحله غارت میرسد. از شام به مدین و بعد یمن که در تاریخ نقل شده است که نزدیک به 30هزار نفر کشته میشوند، او میگوید که مردم را پراکنده کن و به هرکس برخورد کردی او را بترسان چرا که یکی از اهرمهای شیطاین ترساندن است.
✅ پایگاه اطلاعرسانی دکتر سعید جلیلی
@saeedjalily