باسمه تبارک و تعالی (۳۶۳) «شیطانی در لباس هنر» 🔹مطلبی از یکی از شعرای پر آوازه معاصر خواندم که اشعار عرفانی و زیبای مشهوری دارد. ایشان میگفت وقتی مادرش مرد آنقدر بر او سخت گذشت که تنها با بیلیارد میتوانست خودش را آرام کند! روزی ۱۴ ساعت بازی میکرد تا همه چیز را فراموش کند! ✋با خود گفتم ما را باش! این آقا آرامشش را میخواهد از بیلیارد بگیرد و بسیاری از ما میخواهیم آرامشمان را از اشعار او بگیریم! احساس معنوی و عرفانی پیدا کنیم! گر اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی! خیلی فریب این الفاظ پر جاذبه و پر طمطراق را نخوریم! 🔸باز مطلبی خواندم که رئیس گروهک منافقین خیلی علاقه مند به آواز خوان بسیار مشهوری بود که اخیرا کنار فردوسی به خاک سپرده شد. آنقدر که در پادگانهای این گروه منحط مدام نوارهای او را پخش میکردند. ولی وقتی بعد از اصرار او این خواننده با آوردن این بهانه که او خواننده ای ملّی است و نمیخواهد عضو گروه خاصی شود و قبول نکرد عضو منافقین شود دستور داد دیگر صدای او پخش نشود! ✋با خود گفتم خدایا واقعا این اشعار عرفانی با این صدای خوش و موسیقی حزن آور به اصطلاح معنوی چه مناسبتی با پادگانهای اینها دارد؟! با منش اینها دارد؟! خیلی فریب این موسیقی ها و صداهای خوش معنوی را هم نخوریم! اگر این حالات خیلی ناب بود اینها از آن خوششان نمی آمد! خود آن آواز خوان هم کجایش به یک موحد واقعی و مؤمن منادی راه حق می آمد؟! باز هم باید گفت گر اگر طبیب بودی ... 🔹یکی از اشعار مولوی را با دکلمه ی بسیار زیبا و تأثیر گذار یکی از روشنفکران خارج نشین که اخیرا حرفهای کاملا کفر آمیز دیگر میزند را شنیدم. ✋با خود گفتم چرا به چیزی دلخوش کرده ای که این همه انسانها با عقاید مختلف و متضادّ با آن ارتباط برقرار میکنند! این دقیقا از این اشعار چه میفهمد که احساس میکند منافاتی با رویّه و عقیده و منشش ندارد؟! اینجا هم گر اگر طبیب بودی ... ⛔واقعا از هنر ترسیدم! به نظرتان هنر که اینقدر زیبا و جذاب است آن رویش نمیتواند خیلی زشت و وحشتناک باشد؟! نمیتواند یک تنه خودش مانعی بزرگ برای سعادت شود؟! 💡به ذهنم خطور کرد اینها همه از تلبیس ابلیس میتواند باشد. ⚪ابن جوزی کتاب معروفی به نام تلبیس ابلیس دارد. در آن از این بحث میکند که ابلیس برای هر طائفه ای با چه لباسی وارد میشود تا سدّ عن سبیل الله کند! سبیل الله چیست؟! همان راه اولیاء الهی و مفاهیم قرآنی! این مورد را در کتاب او ندیدم. ولی باید به فصول کتاب او افزود که گاهی با لباس اشعار عرفانی و ساز و آواز و هنر می آید! 👈خیلی اینها را ناب ندانیم! خیلی روی اینها حساب باز نکنیم! ساده لوح نباشیم! نمیگویم لذّت ندارد! خلسه آور نیست! نه هست! مشکل کار همینجاست! تخمه شکستن هم در وادی خودش لذت دارد! ⛔هر چیزی لذت معنوی داشت که دلیل نمیشود چیز خوبی باشد. 🔹با نگاهی عمیقتر که به موضوع نگاه کنیم میبینیم خودش ابزاری بزرگ در دست شیطان است! ابزاری که انسانها را از توبه واقعی و روی آوردن حقیقی به درگاه حضرت حق و تبعیت از اولیاء الهی دور میکند! یک بدیل و رقیبی برای آنها میخواهد بشود. 👈ما معمولا گمان میکنیم شیطان فقط می آید میگوید دزدی کن یا چشم چرانی کن یا زیر آب بزن و...! نخیر! ما فطرتمان امیال معنوی و گرایشات عِلوِی هم دارد. 👈در اینجا نیز شیطان می آید میگوید برو فقط این شعرها را بخوان و آواز گوش کن و هنرمند باش و به خلسه برو! نوعی لذّت معنوی دارد! ⛔ولی این نوع لذّت معنوی که قرار است سدّ عن سبیل الله کند در باطن شاید حرمتی مانند لذّت جنسی حرام و حبّ جاه حرام و... داشته باشد. از همان قبیل است. آمده انسان را متوقّف کند! نگذارد به راه بیافتد! 🔸میدانید علامتش چیست؟! این است که انسان میبیند باز هم اسیر چنبره ی نفس و انانیّتش است. نمیخواهد بندگی کند. به خاطر همین دنبال معنویّت و خدایی می افتد که به او دستور ندهد! از همینجا یفرّق بین الله و رسله میشود! اگر هم تن دهد خیلی خنثی و دیگر به امام صادق علیه السلام و فقه و سپس تبعیت از مرجع تقلید و دینداری نمیرسد! 👈دیگر به نماز با حال و امر به معروف و نهی از منکر نمیرسد! دیگر به فکر رعایت مو به موی شریعت الهی نیست! ✅از معنویّت اصیل و آن حالات ناب توحیدی فقط همین موهای بلند و ساز و آواز و مقداری الفاظ عرفانی و کش و قوس روانی و تلقینهای معنوی برایشان می ماند! ⛔آری از شیطان در لباس هنر باید ترسید! 🔹رفقا به نظرتان شیطان برای امیال معنوی انسان برنامه ای ندارد؟! «إِنَّ الشَّيْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبِين‏» به نظرتان اینجا چطور تخم میریزد؟! نمیگویم شعر عرفانی نخوانید و نگویید و یا حتّی این آوازها و صداهای خوش بد است. میگویم مراقب شیطان باشیم. ✋این ملعون خطّاف با این حس و حال معنوی فریبمان ندهد. با آن بُرنُس ذو ألوان و کلاه رنگارنگش اینبار با رنگ و لعاب هنری کلاه سرمان نگذارد!