👈همه بالوجدان اهمیت توجّه به این زمانهای حساس را درک کرده ایم. گاهی یک لحظه بی توجّهی به این زمانهای حساس باعث حسرتهای زیاد است. مدام به خود یا به همراهمان میگوییم حواست باشد فلان جا را رد نکنیم! به فلان جا که رسیدیم باید بپیچیم! اگر نرویم دیگر به ترافیک میخوریم و یا خیلی کارمان سخت میشود. ✅این پیچ را فعلا لحظة القدر مسیرمان مینامم. همان لحظه ای که آینده ی مسیرمان را مقدّر میکند. 🔹حالا این پیچها و لحظة القدرها در امور مادّی است. با مقداری الغاء خصوصیت در امور دیگر نیز حقیقت این پیچ وجود دارد! در امور مختلف چنین لحظات حساس سرنوشت ساز وجود دارد. مثلا گاهی در اثر عدم توجّه انتخاب غیر صحیحی کرده و همسری که مناسب نیست را برگزیده! آن زمان حساسی که آن مسیر را بر خود گشود همان پیچ زندگی زناشویی و لحظة القدر آن بود. 👈یا مثلا آداب مناسب برای فرزند آوری را رعایت نکرده و طینت فرزند مقداری نفسانی رقم خورده! آن نطفه و آن رحم نیز یکی از پیچها و لحظة القدرهای مهم انسانها هستند. حالا به همین قیاس در امور دیگر هم جریان دارد. 👈مثلا در امور اجتماعی نیز چنین پیچهای تاریخی و لحظة القدرهایی وجود دارد. اینها همیشه نیستند و گاهی چند صد سال طول میکشد تا پیچ بعدی و لحظة القدر بعدی زمانش برسد. لذا اینقدر این لحظات حساس و مهم است. بقیه حوادث آینده گویا تفصیل اجمالی است که در این لحظه های عجیب رقم میخورد. 👈مثلا پیچ مهم و لحظة القدر تاریخ اسلامی اجتماع نا مشروع سقیفه و انتخاب خلیفه به جای امیر المؤمنین علی علیه السلام بود. همان لحظات مهمی که دیگر معلوم نیست کی بتوان جلوی تبعات آن را گرفت. یا مثلا برخی جنگهای بزرگ و پیمانهای بزرگ در دورانهای اخیر پیچها و لحظة القدرهای تاریخ معاصر بودند. 👈الآن هم به تعبیر رهبر عزیزمان در دل یک پیچ مهم تاریخی قرار گرفته ایم که باید نسبت به آن خودآگاه بوده و بسیار حساس نقش آفرینی کنیم تا بعدا حسرت این لحظة القدر را نخوریم. 🔻اگر چنین است ممکن است پرسیده شود آیا در مقیاس عمیقتر، کلان تر و باطنی تری میتوان انتظار داشت چنین پیچهایی وجود داشته باشد که همه ی حوادث آینده به نوعی در گرو آن باشد. آیا چنین پیچهای اعظم و لحظة القدرهایی که حاکم بر همه ی پیچهای جزئی و لحظة القدر های دیگر باشد وجود دارد؟! پاسخ دین اسلام آن است که بله وجود دارد. اگر مفهوم پیچ و اهمیت آن را خوب درک کرده اید بدانید اگر مصداق آن را همینطور مهمتر و مهمتر و مهمتر کنید به مهمترین مصداق آن میرسید که همان لیلة القدر است🔺 👈فقط چنین شبی بود که ظرفیت نزول قرآن کریم را داشت. اینقدر کشش این ظرف عمیق است. همان شبی که بهتر از هزار ماه است. کسی که مفهوم پیچ و لحظة القدر را درک کرده میفهمد که یعنی چه! چطور میشود یک لحظه از صدها هزار لحظه ی دیگر ارزشمندتر باشد! هیچ جای انکار و استبعاد و تعجبی هم ندارد. 👈لیلة القدر چنین عظمتی دارد! همان شبی که ملائکه و روح بر قلب قطب عالم امکان نازل میشوند. همان شبی که همه اش ناب و پاک و خالص و ارزشمند است. عین ارزشمندی است. عین سلام است. و تو چه میدانی چه شب عظیمی است؟! 🔹رفقا اگر احتمالش را هم بدهیم چنین شبی که اینقدر آثار عمیق میتواند بگذارد وجود دارد آیا دیگر میتوانیم از کنار آن آسان بگذریم؟! آن را جدّی نگیریم؟! سعی در پاکیزه کردن تن و جان و سرّ و سریره خود در آن نکنیم؟! از خدا طلب توفیق در آن نکنیم؟! 👈حالا یک بعدی از عظمت این شب را میتوان با این استعاره ی مفهومی شب قدر به پیچ حوادث و مانند آن به چشم آورد. هر چند همه ی ماجرا این نیست. 🔸زمان کامل🔸 یک تقریر دیگر از عظمت شب قدر هم میگویم. آن هم استفاده از مفهوم (زمان کامل) است! ادبیات کمال از جمله اموری است که در مواطن مختلف استفاده میشود. چیزی والاتر از مفهوم زمان برتر است زیرا در آن معنای به فعلیت رسیدن همه ی امکانهای استعدادی و قوای وجودی نیز اشراب شده است. در هر چیزی میتوان از فرد کاملش پرسید. مثلا انسان حیوان کامل است. اگر چنین است انسان کامل چگونه است؟ به همین قیاس میتوان پرسید زمان کامل یا مکان کامل کدام است؟ به گمانم مکان کامل ذیل قبه ی امام حسین و در حائر حسینی است و زمان کامل نیز لیله القدر است. 👈ولی زمان کامل یعنی چه؟! یعنی آن لحظه هایی که بیشترین آثار وجودی بر آنها مترتب است. چیزی شبیه مفهوم پیچ در آنها محقق میشود. اگر چنین است شب از جهتی مهمتر از روز است. زیرا آرامش و تاریکی و فراغت شب زمان نقشه کشیدن و مهیا شدن است و روز زمان اقدام و حرکت است. 👈اگر چنین است کدام زمان و در ادامه کدام شب است که ظرفیت مهترین برنامه ریزی ها و نقشه کشیدن ها را دارد؟ به عبارت دیگر زمان کامل و در ادامه شب کامل کدام است؟ لیله القدر همان زمان کاملی است که برتر از هزار ماه است. ✅آری لیله القدر هنگام بزرگ پیچ حوادث آینده و زمان کامل است.