✔اندیشه ی تثلیث هم تلاشی فلسفی برای توجیه همین قرائت پولسی از مسیحیت است. اندیشه ای که بر اساس سه مفهوم پدر، پسر و روح القدس و رابطه ی آنها با خداوند متعال رقم میخورد. بر اساس آن این سه واقعا با هم فرق دارند و سه چیزند ولی در عین حال هر سه واقعا خدا هستند! تناقض مشهور تثلیث همین است که به جای اندیشه ی توحید پاک آمد. ✔میگویند ذات الهی جوهر واحدی است که سه اقنوم دارد! اقنوم چیست؟ همان صفت و تجلی شیء برای دیگری است ولی صفت چیزی غیر موصوف نیست! یکی اقنوم وجود و دیگر علم و کلمه و دیگر حیات و روح که در واقع همان پدر و پسر و روح القدس میشود. کلمه یا همان پسر از نزد پدرش یا همان اقنوم وجود به مصاحبت روح القدس یا همان اقنوم حیات نازل شد! بعد از این اختلافاتی در تقریر این اقانیم ثلاثه کرده کرده اند. 🔹در نامه ی مهم پولس به غلاطیان یا همان گالاتیان گوشه ای از این اختلافات جدّی که نطفه ی مسیحیت امروزی است نمایان شده است. پولس تفسیر جدیدی از پیام عیسی مسیح ارائه کرد که بر اساس آن عیسی پیامبر بنی اسرائیل نبود بلکه پیامبر همه ی بشر بود و آمده بود تا عهد قدیم یا همان تورات را نقض کرده و پیمانی جدید با همه ی بشر برای سعادت ببندد. پیمانی که دیگر بر اساس آن لازم نبود افراد با رعایت شریعت یهود به سعادت برسند بلکه اینبار دیگر پیامبری در کار نیست تا رعایت دستوراتش فدیه گناهان شود بکه خود خدا خودش را فدیه گناهان معتقدین خود کرد😐 ⛔اندیشه ی فدیه مسیحی که به نوعی تکیه بر اندیشه ابطال جزاء به واسطه ی فدیه و اعتقاد به آن است ربطی به اندیشه ی شفاعت اسلامی هم ندارد. قرآن کریم اساسا یکی از شافعان روز جزا را همین عیسی علیه السلام معرفی میکند. 👈دیگر شرط سعادت تنها یک چیز است. آن هم ایمان به مسیح و محبّت به او! اگر کسی اینچنین به مسیح ایمان پیدا کند اهل نجات است و الا هیچ نجاتی برای او قابل تصور نیست! این همان عهد جدید و پیام انجیل است. آن تورات و کتب انبیاء پیشین عهد قدیم بود. مختص بنی اسرائیل بود. 👈در عهد قدیم الفاظ خدا نازل شد و در عهد جدید خود خدا فرزندش را نازل کرد! جنبه ای از الوهیت مجسم شد و خود خدا به صورت بشر ظاهر شد و در انسانی به نام عیسی حلول کرد! خداوند با این کار سعادت را برای محبین خود ارزان کرد! 👈فقط باید با جان و دل معتقد به چنین خدایی باشید تا از عهد جدید او با بشر بهره ببرید! لغت یونانی انجیل به معنای مژده و بشارت در واقع اشاره به همین فرا رسیدن ملکوت آسمان و عهد جدید است. همانطور که لغت عبرانی تورات به معنای شریعت است. ✋اینها اصلا در مقام مجاز گویی نیستند. به دنبال تیمن و تبرک و تشریف نیستند. وقتی میگویند عیسی پسر خداست و عیسی خود خداست واقعا میگویند. گمان نکنیم اینها تعابیر مجازی است و از آن معنای حقّی را قصد کرده اند! اصلا دعوا دقیقا در همین است. البته در تقریر آن اختلاف دارند. برخی میگویند عیسی حقیقتا پسر خداست و برخی مانند یعقوبیان میگوید خدا انقلاب یافته و بهشکل گوشت و خون در آمده و نسطوریان هم معتقدند مراد اشراق نور بر جسمی شفاف همچون بلور است😐 شیطان را ببین که چه کرد؟! به تعبیر عجیب قرآنی با وجود وضوح حقیقت: انظر أنّی یؤفکون! ✅رسما کافر شدند: لقد کفر الذین قالوا إن الله ثالث ثلاثه! رسما دین الهی را به کفر الهی تبدیل کردند! همین است که فلاسفه ی بزرگ آن زمان مانند افلوطین و فرفوریوس و ثامسطیوس و... مسیحیت پولسی را نپذیرفتند! آن راتناقضی آشکار یافتند برخلاف امثال فارابی و ابن سیناها که آنطور شیفته ی اسلام شدند. همین است که کلیسا اینقدر از فلسفه بدش می آمد و پولس در رسائلش اینقدر فلسفه را کوبیده است! 👈پولس حکم به الغاء شریعت یهود نموده و رعایت احکام آن را مانند احکام مأکولات و مشروبات و مانند آن برای دیگران لغو دانست و در ادامه ضمن الغاء دستور دینی ختنه که رمز ورود به شریعت موسی و عهد ابراهیمی بود تفسیر خود از مسیحیت را ارائه کرد. مسیحیان را باید پولسیان نامید! جالب است بدانیم خود او تصریح میکند که برخی حواریون و برنابا مخالف آنند!😕 👈پولس صریحا ادّعا میکند که در مکاشفه ای عیسی بر او ظاهر شده و انجیلی خاص به او داده که همه باید به آن ایمان بیاورند! انجیل من را هر کسی رد کند شیاد و ریاکار است چون من به آن یقین دارم! حتی اگر خود من یا ملائکه چیز دیگری بعدا بگویند خلاف انجیل من قطعا کذاب اند!😮 👈از رسائل پولس روشن میشود در این زمان یک انجیل مکتوب دیگر هم موجود بوده که پولس در برخی رساله هایش از آن انتقاد میکند و نشان میدهد که برخلاف اعتقادات پولس بوده است. گویا بر اساس قرائن همان انجیل برنابا بوده است. البته مرادم لزوما انجیل برنابای موجود نیست. 👈شدّت تبلیغ پولس باعث شد که قرائت او از مسیحیت شایع شده و فراگیر شود. مسیحیت پولسی یک خوانش خاصی از مسیح است و قرائتهای دیگری از مسیحیت نیز از همان ابتدا وجود داشت. ⬇⬇⬇