🔹بعد از حداقل ۳۰ سال از جریان صلیب انجیلهای دیگری از میراث شفاهی موجود بین شاگردان حواریون جمع آوری شده و توسّط برخی نگارش شد! مسیحیان در اعصار بعدی اختلاف کردند که آیا اینها مضامینشان فقط حق است یا الفاظشان نیز همانطور که ارتدوکسها قائلند هم وحیانی است. 👈بین این انجیلها اختلافهایی هم دیده میشد؛ اختلافات بارزی در نحوه ی روایت زندگی مسیح و نکات مورد اشاره در آن! اگر فرضا تنها اصل پیام و نه الفاظش حاصل تأیید روح القدس است پس این اختلافات چیست؟! 👈معمولا در پاسخ میگویند خدا انجیل را بر این مؤلفین املاء نکرده بلکه هر کدام از اینها انسان بوده اند و سبک نگارش و نگاه مخصوص خود را داشته اند و تنها چیزی که رخ داده آن است که خداوند متعال ایشان را برای بیان پیام الهی با شیوه های خاص خودشان توفیق داده است! دیگر این را نگویند چه بگویند؟! 👈خب اگر چنین است پس اساسا انجیل کتاب آسمانی نیست! میگویند نه! اینطور بگویید که عیسی وجودش وحی الهی بود. اینبار به جای وحی ملفوظ وحی متجسد آمد! مسیح در زندگی و شخص خودش خدا را منکشف کرد و سپس نویسندگان این انجیلها تجربه ی خودشان از عیسی را در قالب این انجیلها با توفیق الهی بیان کردند. پس خدا ذات خود را وحی کرد و انجیلها این وحی ذاتی را آشکار و تفسیر کردند! سبحان الله! این همان است که قرآن کریم میفرماید: انتهوا خیرا لکم! بس کنید این خزعبلات فطرت گریز را! 📖«يا أَهْلَ الْكِتابِ لا تَغْلُوا في‏ دينِكُمْ وَ لا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسيحُ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ كَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى‏ مَرْيَمَ وَ رُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ لا تَقُولُوا ثَلاثَةٌ انْتَهُوا خَيْراً لَكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلهٌ واحِدٌ سُبْحانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ» 🔹به مرور توسّط رؤسای کلیسا با محوریّت یافتن قرائت پولسی از مسیحیت برخی انجیلها مطرح شده و برخی نیز ممنوع اعلام شدند. تا آنکه مخصوصا در قرن چهارم میلادی با ظهور مترجم بزرگ مسیحی که سالگرد وفات را امروزه روز جهانی ترجمه اعلام نموده اند به نام ژروم قدّیس عهد قدیم و جدید به زبان لاتین ترجمه شد. یک تحوّل بزرگ تاریخی بود. انجیلها به لغت یونانی نوشته شده بود و وی عهد قدیم را از عبری به لاتین برگردانده و از بین انجیلها نیز همانطور که در مقدمه ی اثر مشهورش نوشته تنها ۴ مورد را که تشخیص داده بود ادبیاتشان به یکدیگر نزدیکتر است انتخاب کرد که همان انجیلهای اربعه معروف است. اثر معروف او وولگات نام دارد که متن رسمی کلیسای کاتولیک رومی است. 👈در واقع در قرون وسطی عملا وولگات به زبان لاتین متن دینی اصلی مسیحیت بود. اختلاف نسخه هایی در آن وجود داشت. از همینجاست که میخ نهایی بر حصر انجیلها را در این ۴ انجیل موجود متوجّه میشویم. چیزی شبیه انحصار مذاهب فقهی اهل سنت در اربعه است. 👈در همان زمان بود که در مجمع روحانی کارتاژ در سال ۳۹۷ میلادی همه ی انجیلهای غیر از این چهار انجیل کنار گذاشته شد. ✋البته حرفهای دیگری نیز در مورد این عدد چهار بیان کرده اند. مثلا قدیس ایرنائوس در اواخر قرن دوم در سخنی گفته همانطور که بادهای اصلی چهارند و کرّوبیان نیز چهار صورت دارند و خداوند چهار عهد با انسان بسته پس انجیلها هم چهارتا هستند!😐 👈در بین این چهار انجیل ادبیات انجیل یوحنّا و نحوه بیان مطالب تفاوتی آشکار با سه انجیل دیگر دارد ولی با این حال آن را هم انتخاب کرده است. از همینجاست که گاهی گفته میشود که احتمالا منبع این سه انجیل انجیل قدیمیتری بوده که به ما نرسیده است. 👈شاید سرّش تأکید خاص انجیل یوحنّا بر فوق بشری بودن مسیح و قرابت زیاد آن با قرائت پولسی باشد. در بین آن سه انجیل دیگر نیز انجیل متّی سیره و سخنان عیسی مسیح را عمدتا با تأکید بر پیشگویی های عهد عتیق آورده و انجیل مرقس که قدیمی ترین انجیل است که احتمالا ۳۰ سال بعد از جریان صلیب نوشته شده از همه مختصرتر است و انجیل لوقا نیز سیره و سخنان را با جزئیات بیشتری نقل کرده است. 👈متّی و لوقا از ادبیات گفت و گو زیاد استفاده کرده اند ولی در انجیل مرقس چنین نوع روش بیانی وجود ندارد. بلکه متّی و لوقا طوری جریان عیسی را روایت میکنند که گویا میخواهند بگویند مسیحیت در واقع ادامه ی یهودیت است نه دینی تازه! 👈اختلاف بین این چهار انجیل هم کم نبوده است. حتی در استناد این انجیلها به مؤلفینشان هم چندان دلیل قطعی در دست نیست. ✔️همچنین برای زدودن این اختلافات و ارائه ی یک انجیل واحد از این چهار انجیل برجسته تر تلاشهایی انجام شد. به این دست انجیلها نیز انجیلهای همساز یا «دیاتِسّارون» به معنای چهار در یک میگویند که بر اساس انجیلهای چهارگانه سرگذشت واحدی از زندگی مسیح را بازسازی میکنند تا یک متن واحد و جامع را از انجیل به دست دهند. ⬇️⬇️⬇️⬇️