🎬قسم میخورم که این کار رو برای سرگرمی خودش میکنه! و همینطور برای عالم شخصی خودش! واسه سور و سات بزمش! بعد قوانین رو برخلاف غرایز تنظیم میکنه! و این تفریح همیشگیشه! 🎬نگاه کن ولی دست نزن! دست بزن ولی امتحان نکن! مزه مزه کن ولی غورتش نده! وقتی داری از این پا به اون پا میپری اون چیکار میکنه؟! اون از خنده روده بر میشه! اون یک موجود خشک و مقرراتیه! اون یک سادیسته! اون یه ارباب غایبه! 🎬چنین چیزی رو باید پرستش کرد؟! هرگز! حکمرانی در جهنم بهتر از نوکری در بهشته! از بدو خلقت با همین ظاهر روی زمین بودم! من هر هیجانی رو که انسان دوست داشته پرورش دادم! همیشه به تمایلات آدما اهمیت دادم و هیچ وقت در موردشون قضاوت نکردم! 🎬چرا؟! چون با وجود همه ی کاستی های اون، هیچ وقت اونو طرد نکردم! من طرفدار انسانم! من در واقع یک انسانگرا هستم! چه کسی تو سلامت عقلی خودش ممکنه بتونه مالکیت تام من در قرن بیستم رو انکار کنه؟! همه ی دنیا مال منه! من دارم به اوج میرسم. حالا دیگه نوبت منه!» 🔸«نقد»🔸 در زمینه ی زوایای هنری این قسمت سخن خاصی ندارم. ولی انصافا دقیق و زیبا بازی کرده است. هنر و هنرمند بالایی را خرج این قسمت کرده اند! اینها فعلا اهمیتی ندارد. علت شهرت این قسمتها عمدتا مولود امتزاج این هنر با آن محتوا است. به محتوایش میپردازم. 👈قبل از اینکه ایشان چنین اطلاعاتی از خدای موهومش داده و چنین خدای خیالی را رد کند ما و دیگر مؤمنان و انبیاء الهی نیز چنین خدایی را انکار میکردیم! لذا انکار چنین خدایی را ما هم قبول داریم و لحظه ای هم چنین خدایی را سزاوار پرستش ندانسته و نپرسیده ایم! تا اینجا اختلاف چندانی با این متن نداریم. 👈اگر مرادشان این است که خدای ادیان ابراهیمی چنین خدایی است خب این اتّهامی است که بدون ارائه ی دلیل نمیتوان آن را پذیرفت. اگر گفته شود ما از کودکی خدا را اینگونه تصوّر کرده ایم باید گفت پس با خدای خیالی خودت درگیری! 👈اگر گفته شود برای ما از کودکی چنین خدایی را تبلیغ کرده اند باید گفت اگر واقعا راست بگویی این هم مرتبط به تعالیم غلط یا تبلیغ ضعیف مسیحیت در جوامع شماست! چه ربطی به خدا دارد! تو در واقع تصوّر محقّق از خدا بین توده ی عوام مردم را داری نقد میکنی! خب این دلیل بر وارد آمدن چنین اتّهاماتی به خدای انبیاء الهی و آن خدای واقعی نمیشود. 🔹از طرف دیگر در مورد این خدایی که معرّفی کرده نیز صداقت و انصاف را رعایت نکرده است. هم خدای ذهنی خود این شخص و هم خدای ذهنی توده ی مسیحیت نیز چنین اتّهامی بر او به این گونه وارد نیست. بلکه در یک صحنه سازی دروغین حقیقت را زشت جلوه داده و سپس میگوید مگر نمیبینید چقدر زشت است!😳 به قولی از مغالطه ضعیف کشی استفاده میکند! در این راه قسم دروغ هم میخورد! میگوید خدا برای بازی و سرگرمی و تفریحش خودش به انسان غریزه هدیه کرده و بعد از آن قوانینش را بر خلاف این غریزه تنظیم میکند! نگاه کن ولی دست نزن ... . 👈خب اینجا اگر دقت کنیم آنچه واقعا مستلزم تشنیع ذهنی بر چنین خدایی و توهّم سادیسم بودن است وقتی است که غریزه بدهد و بعد آن را با قانون مخالف باطل کند! این درحالیست که هیچ گاه نمیتواند نظام تشریع برخلاف نظام تکوین باشد! 👈یعنی اگر میل به هر چیزی داده هم محدوده حلالها دارد و هم حرام! اینطور نیست که همه ی حیطه ی میلها را حرام کرده باشد! پیش فرض این تشنیع آن است که گویا خدا چشم داشته بعد گفته نبین! گوش داده گفته نشنو! گرسنگی داده گفته نخور! آیا واقعا چنین است؟! در واقع گویا احکام تشریعی الهی را فقط در دایره ی حرمت دیده است! 👈مثلا میل جنسی که ظاهرا مراد این قسمت است کجا اینطور است؟! شریعت گفته این میل را داری و مشروع است ولی از این راه عقل پسند و فطرت پسند آن را دنبال کن! شخصی را انتخاب کن و به او متعهد باش و به ناموس دیگران خیانت نکن! آیا اینها سادیسم است؟! 👈مظاهر مهیّجی که باعث اذیت جامعه باشد را نیز محدود کرده تا رعایت این محدودیتهای معقول دشوار نشود. آیا بر چنین چیزی آن تشنیع وارد است؟! انصافا دروغی آشکار است. خدا هم هدیه اش را داده و بر سر انسان منّت نهاده و هم راه مشروع و معقول ارضای آن را هم باز کرده است: (و انکحوا الایامی منکم ...) ، (نسائکم حرث لکم فأتوا حرثکم أنی شئتم). 👈مگر وقتی انسان نیاز به چاقو دارد پس باید با آن هر کاری انجام دهد؟! مگر تو پول داری و قدرت میتوانی هر غلطی انجام دهی! در هر حال هر چیزی حدّی دارد! بله اشکال وقتی وارد بود که میلی به شکل عبث و باطل آفریده شده باشد که از ریشه ممنوع اعلام شود ولی چنین چیزی اصلا وجود ندارد. 👈اتّفاقا یکی از نقدها جدّی اسلام به رهبانیّت مسیحی نیز همین است که نباید شما با این بدعت قوّه ی جنسی راهبان و راهبه ها را تعطیل کنید! چنین چیزی را خدا اجازه نمیدهد. پیامبر ما فرمود نکاح سنّت من است و هر کسی از آن روی برگرداند از من نیست! ⬇⬇