👈مرحوم آخوند خراسانی در کفایة هر چند نظریه شیخ انصاری را قبول نمیکند ولی اشکال میرزا حبیب الله را هم وارد ندانسته و از آن پاسخ میدهد و نظریه ی خودش را این میداند که اساسا همه مرجّحات به مرجّح صدوری برمیگردند و ترتیب بین آنها معنا ندارد. 👈در ادامه در دفاع از شیخ انصاری در برابر میرزا حبیب الله میگوید به جان خودم این مطلبی که ذکر کردم آشکارتر از آن است که بر مانند او مخفی باشد ولی افسوس که خطا و نسیان مانند طبیعت دوّم همه ی انسانهای غیر معصوم است: 📖«و لعمری إنّ ما ذکرنا أوضح من أن یخفی علی مثله الّا أن الخطأ و النسیان کالطبیعة الثانیة للانسان» 🔹حالا کاری به این نزاع و حقیقت آن ندارم. مطلب دیگری به ذهنم آمد. دیدم واقعا این کتب حوزوی ما میدان زور آزمایی نوابغ فکری بشر است. البته در وادی خودشان است. متناسب با فضای علوم نقلی است. ولی این امر منافاتی با آن ندارد که نبوغ آنها را نبیینیم. اگر ایرانیان از هوشمندان بشر هستند نوابغ بلکه فوق نوابغ آنها نیز میتوانند به همین نسبت نوابغ بشری برتری داشته باشند. 👈ما به دلیل حس گراییمان تنها از نبوغ امثال انیشتنها و نیوتونها خبر داریم! ولی اصلا بعید نمیدانم برخی مانند همین میرزا حبیب الله و شیخ انصاری در وادی خودشان از آنها دقیق النظرتر و دارای فکر قویمتری باشند! 👈واقعا انس با آثار علمی آنها مخصوصا با این سبک موجود که اینگونه نظرات یکدیگر را نقادی میکنند فرصت بی بدیلی برای رشد و تعالی و فاخر شدن اندیشه است. 💡به ذهنم خطور کرد عقل حوزوی ما واقعا یک عقل پیشرفته ای است. این کفایة الاصول و رسائل و مکاسب حاصل یک عقل بسیار پیشرفته و مترقّی است. عقلی است که اینگونه آن را در کتب دیگر پیدا نخواهیم کرد! ✋نمیگویم بنده از همه جای عالم خبر دارم ولی در حدّ خودم مطالعه کرده ام و آثار علمی را تورّق نموده ام! به گمانم عقلی که با آن امثال این کتاب کفایة مرحوم آخوند خراسانی و رسائل و مکاسب نوشته شده بی نظیر است. ✋اشتباه نشود! نمیخواهم بگویم حرفهایی که زده اند اشکال ندارد! حتّی نمیخواهم بگویم جزئی و کلّی بسیاری از مباحث آنها قابل تحوّل و پیشرفت نیست! نمیخواهم بگویم اتقان مطالبشان از کتب ابن سینا و امثال آنها برتر است. اصلا منظورم اینها نیست. 👈منظورم آن عقل پنهانی است که پشت سر این مباحث در حال جلوه گری است. منظورم آن جوهر و بنیه ی این عقل است! خیلی عقل قوی و توان مندی است. خیلی پیشرفته است. اگر قدر آن دانسته شود آنقدر قوی است که هر علمی را میتواند متحوّل کند. حتّی خود همین فقه و اصول را! 👈البته یک موانعی بر سر راه آن است که نگذاشته به آن ازدهار واقعی خودش برسد. آن چهره ی زیبا و عطر دل انگیزش فراگیر شود. بعدا اشاره ای میکنم. ولی کسی که اندکی اهل فراست است میفهمد این کتابها جنس دیگری دارد! از عقل دیگری سر زده است! 👈مثل این است که گمان کنید ابن سینا اصلا وارد وادی دانش نمیشد و مشغول کشاورزی یا دامداری میگشت! ولی آیا آن ابر نبوغش باطل میشد؟! در همان فضا هم اگر کسی اندکی آشنایی و فراست داشت میفهمید در همان مباحث عادی اش جنس دیگری دارد! 👈این عقل اگر موانع را از سر راهش بردارند دنیا را تکان میدهد! اینقدر عقلش پیشرفته و برتر است! اینقدر عقلش زیبا و قوی است. همین عقل موجود در رسائل و مکاسب را اگر از بسترهایش تجرید و تقشیر کنیم و موانعی که داشته از سر راهش برداریم میبینیم در هر علمی بی نظیر است. دیگر خودتان بگیرید چه میگویم! ⚪کتب مهمّی در زمینه علم اقتصاد، جامعه شناسی، روان شناسی و... دیده ام! با به اصطلاح دانشمندان و دکتراهای زیادی به شکلی با آثارشان انس گرفته ام! ولی اگر به آن عقل مخفی ورای موضوع بحث و نکات پیرامونی شان توجّه کنی اینها کجا و رسائل و مکاسب حوزه ها کجا! اصلا فاصله بسیار زیاد است. 👈اینها ورای همه ی برتری های ظاهری و خوبی هایی که دارند در لبّ واقعیتشان تفاوتشان با عقل حوزوی مانند تفاوت پراید و بنز است! 💡به ذهنم خطور کرد این کتب حوزوی را باید قدر بدانیم! البته نمیخواهم بگویم نباید تغییر کنند! نباید آسیبهایش زائل شود! آن بحث دیگری است. ولی میخواهم بگویم گویا قدرش را اخیرا چندان نمیدانیم! نمیدانیم بر سر چه سفره ی با عظمتی نشسته ایم. مساله عیار اندیشه ورزی است هر چند صعوبتهای غیر عادی آن باید علاج شود. ✅کتبی مانند رسائل و مکاسب و کفایة و مانند آن بسان کوره ای است که باید در آن آب دیده شد! در آن بار آمد! در آن استخوان بندی علمی مان شکل بگیرد! در آن عقلمان بزرگ شده، رشد کرده و پیشرفت کند! ✅در اثر مجالست با بزرگان وادی اندیشه در معرض تفکّرهای فاخر قرار بگیرد! اهل دقّت و تحفّظ شود! اخلاقهای والای علمی مانند حق طلبی، انصاف، تواضع، صبر و عدم عجله، احترام به بزرگان و مانند آن را یاد بگیرد! ⬇⬇