🔸«ادوار شکل گیری مسیحیت»🔸 در یک جمله کوتاه باید گفت مسیحیت دین توده ی انسانهای مظلوم در تاریخ است که طعم محرومیتها و تلخی نظام بت پرستی و شرک را چشیده و وقتی دیدند روزنه ای از دین توحیدی ابراهیمی به روی آنها گشوده شد مشتاقانه به سوی آن شتافتند! با بت پرستی و شرک مبارزه ی فداکارانه ای کردند و موفق شدند بساط بت پرستی تاریخی را در مملکتهای مهم و زیادی ریشه کن کنند! مسیحیان در واقع همان توده ی عادی مردمی بودند که تحت ظلم نظامهای عقیدتی شرک و بت پرستی و افسانه های پیشنیان و استکبار طواغیت ندای دین الهی را گویا به این شکل واضح برای اوّلین بار شنیده و به سوی آن شتافتند. 🔹تا پیش از مسیح نوعا بشر در پهنه ی زمین دچار ظلمت اندیشه های مشرکانه و بت پرستانه با عناوین و فلسفه های گوناگون بود! بت پرستی ورای همه ی صور گوناگونی که داشت ماهیتش با دین توحیدی انبیاء الهی و دین ابراهیمی متفاوت بود. فضای دیگری داشت. بحث از بت پرستی خودش مفصّل است. ولی صور ساده و پیشرفته ی فراوانی داشت به حدّی که اخیرا بت پرستی یونانی به صور پیشرفته تر و با فلسفه های برتری رسیده بود که در ممالک غربی شیوع یافته بود. ولی در هر حال فضای فطرت پسندی نداشت. 🔸همین نوع بت پرستی ها در مشرق زمین و هندوستان و چین و مانند آن توسّط نیروی مباحث عرفانی پیشرفته و زینت داده شده بود. ولی چه آن ماهیت فلسفی غربی اش و چه ماهیت عرفانی شرقی اش همه در تنافی با توحید انبیاء الهی بود. دین ابراهیمی و سپس آیین موسوی هر چند آیینی شناخته شده در دنیای قدیم بود که قدمتی چند هزار ساله دارد ولی دینی قومیتی بود. میتوان از این امر جای دیگری بحث کرد که حکمت این امر چه بود! ولی دینی نبود که تبلیغ داشته باشد! شریعت فراگیر مألوف در ظاهر برای نوع بشر نبود. یهودیت مانند یک دین قبیله ای بود. کسی را –مگر نادرا- به درون خودشان راه نمیدانند! 🔹گویا توده ی بشر فراموش شده بودند! توده ای که عهد الهی با نوح و خاطرات انبیاء الهی را فراموش کرده و با سوء انتخابشان راه کفر را پیموده بودند. دیگر لیاقت خطاب الهی را نداشتند. حتّی بر اساس قرائن بسیار میتوان نشان داد که عیسی مسیح نیز پیامی جهانی نداشته و پیامبری برای بنی اسرائیل بود. اهداف رسالت ایشان را باید جای دیگری بحث نمود ولی در کلّ توبیخ یهود و دعوت مجدد آنها به راه حقیقت و نوعی زمینه چینی برای آمدن رسول خاتم بود. 🔸«النصاری تروموا و الروم لم تنصروا»🔸 مسیحیت تحقّق یافته امروزی از زمانی آغاز شد که رومیان عادی نیز رفته رفته شیفته ی پیام این رسول الهی و معجزات و کرامات او شدند. یهود در آن زمان زیر سلطه ی روم زندگی میکردند و سربازان و مردمان رومی نیز از وقایع خبردار میشدند. حتّی بر اساس قرائن تاریخی میتوان نشان داد که اندیشه ی خدا بودن عیسی مسیح را همین سربازان رومی بعد از دیدن معجزات ایشان با توجّه به سابقه ی ذهنی خودشان در بت پرستی های یونانی و غربی مطرح کردند. 🔹مسیحیت از زمانی آغاز شد که با تلاش مبلّغین سخت کوش مسیحی بعد از جریان صلیب این پیامبر الهی نوعی حالت افسانه ای پیدا کرده و دین او به عنوان دینی فراگیر برای همه بشر معرّفی شد! همه ی مردم ستم کشیده و ظلم دیده به از طریق عیسی مسیح به عالم ادیان ابراهیمی دعوت شدند! امری که تا آن زمان سابقه نداشت! ولی در اینجا سه مشکل عمده بود! یکی اینکه یهودیت چنین امری را قبول نمیکرد! علمای یهود هرگز چنین چیزی را قبول نداشتند! دیگر اینکه شریعت یهود امری دشوار بود که تحمّل آن برای مردم سخت و نفس ستیزانه بود و همچنین نیازمند رجوع آنها به علمای یهود بود که آنها نیز زیر بار چنین تبلیغی نمیرفتند. دیگر اینکه سابقه ی ذهنی مردمان آن زمان نیز آغشته به مفاهیم بت پرستانه و افسانه ای و ابر قهرمانی و مانند آن بود! با آن عالم ذهنی مألوف در عهد عتیق چندان آشنا نبودند و بار نیامده بودند. 🔸چاره چه بود؟! حالا به این کاری ندارم که اینها عامدانه بود یا اتّفاق افتاد ولی آن قرائت پولسی که از عیسی مسیح و پیام او به مردم آن زمان عرضه شد دقیقا امری بود که این مشکلات را رفع میکرد! در یک کلمه چاره ی این امر در نظریه ای به نام «عهد جدید» بود! ⬇⬇⬇