🔹اینکه مؤمن رغبت به طاعات داشته باشد کاملا طبیعی است و اگر میبینی اینها را سابقا انجام نمیدادی به خاطر عوائق و غفلتها بود! میل طبیعی مؤمن به سمت همه ی طاعات و خوبی هاست! ماها خودمان و نورانیّت ایمانمان را هنوز نفهمیده ایم! به خاطر همین است که گفته میشود سعی کنید در محافل خوب شرکت کنید! غفلتها و عوائق را کنار میزند. 👈همین افراط در پرهیز از ریا که باعث ریا هراسی شده باعث میشود که به شکلی دو دشمن انسان از این زمینه برای زمین زدن او استفاده کنند. یکی نفس انسانی است که به خاطر امیالی مانند راحت طلبی و عافیت طلبی و مانند آن از این امر استفاده کرده و بساط راحت طلبی و فرار از دشواری ها را با زرورقی از نورانیّت انگیزه های دینی به خورد انسان میدهد! 👈دشمن دیگر هم شیطان است که با القاء وسوسه و خطورات شیطانی غیر عادی به انسان القاء میکند که اینها برای خودنمایی است و آن را ترک کن! میخواهد از انسان کارهای نیک سر نزند! انسان را دچار خطای محاسباتی و اختلال ادراکی میکند! 👈باور کنید بسیاری را نفس و شیطان با همین حربه ی ریا هراسی زمین زده اند! نمیدانند اینکه دارد در گوشش میخواند این عمل را نکن شاید ریا شود خاطری نفسانی و شیطانی است! به تعبیر غزالی در احیاء العلوم: 📖«الشيطان يدعوك أولا إلى‏ ترك‏ العمل‏، فإذا لم تجب و اشتغلت، فيدعوك إلى الرياء. فإذا لم تجب و دفعت، بقي يقول لك. هذا العمل ليس بخالص، و أنت مراء، و تعبك ضائع فأي فائدة لك في عمل لا إخلاص فيه؟ حتى يحملك بذلك على ترك العمل‏» ⚪ولی چه باید کرد؟! باید بین دو مقوله تفاوت جدّی قائل شد! یکی حقیقت ریا و دیگر ترس از ریا! ترس از ریا خود ریا نیست! اصلا ترس از ریا نشانه ی خوبی است! نشانه ی ایمان است! میدانید چرا جوهر کارمان ریا نیست؟! اگر هم ناخالصی داشته باشد عمدتا مربوط به عوارض آن است! عوارضی که حالا حالا باید برای پاک کردنش تلاش کنیم! 👈دلیل اینکه جوهر کارمان ریا نیست و جزء منافقین نیستیم این است که اگر ریا بود اصلا چنین خوفی پیدا نمیکردیم! اصلا خوشحال هم میشدیم که ریا کنیم و به این حرفها گوش نمیکردیم! 👈از طرفی باید توجّه داشت که قرار هم نیست هیچ وقت از انسان گرفته شود! اگر انسان چنین ترسهایی نداشته باشد دچار غرور و مکر الهی میشود؛ تا در این دنیا هستیم قرار نیست گمان کنیم کارمان تمام شده است! این ترس مهمترین عامل تربیتی انسان مؤمن تا انتها است! 👈همان عاملی است که با آن قرار است آن خود ندیدن نهایی و فنای کلّی محقّق شود! اینطور نیست زمانی احساس کنیم آنقدر اخلاص داریم که دیگر حتما حتما هیچ ناخالصی و ریا و... در آن نیست! همین ترس است که باعث تلاش و مسابقه در عمل و متوقّف نشدن در وادی پاکی میشود! وادی پاکی چیزی نیست که تمامی داشته باشد! 📖«وَ الَّذينَ يُؤْتُونَ ما آتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلى‏ رَبِّهِمْ راجِعُونَ * أُولئِكَ يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ هُمْ لَها سابِقُون‏» 🔹اگر گفته شود که خب میدانیم در کارهایمان و نیّتهایمان ناخالصی هست! از اینجا شائبه ی ریا وجود دارد! گاهی واقعا احساس میکنیم دیگران در صدور اصل عمل یا کیفیت عمل بی تأثیر نیستند! پاسخ این است که قطعا همینطور است! اصلا چه تصوّری از مراتب پاکی و زلال شدن انسان داری؟! خیلی گویا خودت را تحویل گرفته ای! 👈حالا حالا ها باید جان بکنی تا از سرزمین ریای خفی و اینها پاک و پاکتر شود و قرار هم نیست همانطور که گفته شد زمانی دیگر فکر کنی پاک پاک شده ای! تا آن دم آخر این خوف با ما هست! اصلا مؤمن را فقط همین خوف است که به وادی صالحین میکشاند: «لَا يُصْلِحُهُ‏ إِلَّا الْخَوْف‏» 👈این خوف بوسیدن دارد نه فرار کردن! تا آنجا جلو میرود که أخفی من دبیب النمل میشود! ولی بدان اینها ریای جلیّ که باید به خاطرش اصل عمل را ترک کنی نیست! باعث اصلی و ذاتی عملی خیر است! و الّا اصلا ترسی نداشتی و خوشحال هم بودی! بله انسان میتوان به جایی برسد و مطلوب است به آنجا برسد که به قول غزّالی در احیاء العلوم: 📖«مهما أدرك من نفسه تفرقة بين أن يطلع على عبادته‏ إنسان‏ أو بهيمة ففيه شعبة من الرياء» 👈و به قول مرحوم نراقی در جامع السعادات: 📖«علامة خلوص العمل من الریاء ألّا یجد تفرقة بین أن یطّلع علی عبادته انسان أو بهیمة» ⚪خب اگر ناخالصی دارد چاره اش مراقبه و محاسبه و تلاش برای خالص کردن عمل است نه ترک عمل! صورت مسأله را که نباید پاک کرد! اصل عمل و جوهر آن که خوب است! از ریشه و اصل که حاصل ناپاکی و نفاق و ریا نیست! بر اساس روایات هیچ کار خیری به خاطر ترس از ریا نباید ترک شود! و چه دقیق فرموده اند! و چه عمیق فرموده اند! ⬇⬇