🔹آری از سویی به گونه ای نیاز بود که بالطبع صلابت، غلظت، قدرت و توامندی بدنی داشته باشد تا بتواند در این سرای دنیایی اعمال شاقّة و تحمّل سختی ها و دفاع از خطرات نموده و ثبات و سکینه ای در برابر این ناملایمات و ترسهای عالم دنیا داشته باشد! ولی از سوی دیگر به گونه ای دیگر نیاز بود که بالطبع لطافت، عطوفت و جاذبه ای داشته باشد تا جامعه ی انسانی بتواند در این سرای دنیایی با چنین پیوندهای درونی أنسی، محبّتی شکل گرفته و قرار پیدا کند و با این ویژگی ها بتواند بار سنگین عاطفی تناسل و حضانت و تربیت و خانه داری و دیگر امور لطیفه را بر عهده بگیرد؛ ✅انسان در سرای دنیا هم خشونت و غلظت نیاز داشت و هم نرمی و رقّت؛ هم دافعه نیاز داشت و هم جاذبه! گونه ی اوّل همان مرد بود و گونه ی دوّم زن و هر دو انسان بودند! همانکه نفخه ی روح الهی در آنها شده بود. مردان در پی سعی و تعب طلب معاش در این دار دنیا و تحصیل لوازم معیشت و استفاده از قوّت و شدّت در جنگها و منازعات و سختی ها! ⚪اگر قرار بود انسانیّت منحصر در مردان شود منقرض میشد یا در حدّ بدویّت باقی میماند! نه از آن جهت که تولید مثلی نمیشد -که ممکن بود به شکل دیگری رخ دهد- بلکه از این جهت که همواره مردان در حال منازعات بودند و به ألفتی نخستین برنمیگشتند تا خلوتی برای بازگشت به فطرت و آرامش و سکونت رخ دهد. و اگر قرار بود انسانیّت منحصر در زنان شود نیز منقرض میشد نه از آن جهت که تولید مثلی نمیشد -که ممکن بود بدیلی پیدا کند- بلکه از آن جهت که دیگر نیرویی برای طلب معاش و ایستادگی در برابر مشقّات زندگی نداشت که اگر داشت که دیگر مرد بود و زن نبود! 👈همین بود که انسانیّت هم به گونه ی مرد و هم به گونه ی زن نیاز داشت. زنانی که مایه سکونت مردان شوند و بین انسانها شبکه های ابتدایی و ثانویّه و عظیمی از مودّت و رحمت و پیوندهای عاطفی ایجاد شود. 👈چنین امری جز با خلقت انسانی در قالب زن میسور نبود! زنی که مرد با جمال و ظرافت و محبّت او به سمتش جذب شود و حیات انسانی قابلیت تداوم مطلوب پیدا کند! 👈از اینجاست که سرّ پدیده ازدواج و جایگاه منزل را در بین نهادهای جامعه ی انسانی میفهمیم. به تعبیر علامه ی طباطبایی در تفسیر شریف المیزان: 📖«و لا يصلح شأن الإنسان بالخشونة و الغلظة لو لا اللينة و الرقة، و لا بالغضب لو لا الشهوة، و لا أمر الدنيا بالدفع لو لا الجذب ... فالنساء هن الركن الأول و العامل الجوهري للاجتماع الإنساني» 🔹اگر چنین است زن و مرد نزد خداوند متعال یکسانند! هر دو به یک اندازه انسان اند! چون یک نوع دارند یک کمال واحد دارند! هیچ امتیاز و برتری بر یکدیگر ندارند. هیچ! ملاک برتری و کرامت در میزان تقوا و تقرّب به خداوند متعال است و بس! امری که در مورد زن و مرد یکسان است! از اینجاست که مقام ختمی صلی الله علیه و آله که کاملترین انسان بود فرمود دخترم فاطمه پاره ای از وجود من است! او همان روح در پیکر من است! دیگر قرآن کریم از این واضحتر چگونه بگوید که: 📖«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ‏ حَياةً طَيِّبَةً» ⬇⬇