👈ببینید چقدر مضمون فراگیر و تقریبی است. چقدر پیام گیرایی دارد. چقدر جاذبه دارد و اختلافها را کنار میزند. آری ای ابان! نکند بروی چیز دیگری روایت کنی! بروی بگویی فقط شیعه اهل نجات است و بقیه اهل نار! اینگونه با رهبران مذاهب و دیگر اهل فرق ارتباط بگیر! 🔹در ادامه جالب است که خود ابان برایش سؤال میشود. میگوید از هر گروه و طائفه ای از مردم نزد من می آیند. با این حال برای آنها فقط این روایت را بخوانم؟! واقعا کلام صحیحی است؟! آیا این تنها ما نیستیم که اهل نجاتیم؟! 👈حضرت میفرماید تو غصّه ی اینها را نخور! فقط همان را بگو! اینگونه حساسیتها را از بین ببر! ولی بدان وقتی روز قیامت به پا شود و خلائق همه جمع شوند کسی که امتداد این حقیقت توحیدی را که ما هستیم نپذیرفته باشد موحّد نیست. این بحث دیگری است. 👈این اخلاص در کلمه ی توحید مربوط به آن قسمت کفر به طاغوت و تشخیص طاغوتهاست. نمیتواند این شهادت را آنجا بیان کند! ولی تو فقط همان توحید را بگو! همان مضمونی که خودشان هم در روایاتی که از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل کرده اند با آن آشنا هستند. 👈همان مضمونی که همه ی حقیقتهای را در خود به شکل اندماجی دارد و اکتفا به آن اکتفا به همه ی حقیقت است: 📖«يَا أَبَانُ إِذَا قَدِمْتَ الْكُوفَةَ فَارْوِ هَذَا الْحَدِيثَ مَنْ شَهِدَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُخْلِصاً وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ قَالَ قُلْتُ لَهُ إِنَّهُ يَأْتِينِي‏ مِنْ‏ كُلِ‏ صِنْفٍ‏ مِنَ الْأَصْنَافِ أَ فَأَرْوِي لَهُمْ هَذَا الْحَدِيثَ قَالَ نَعَمْ يَا أَبَانُ إِنَّهُ إِذَا كَانَ‏ يَوْمُ الْقِيَامَةِ وَ جَمَعَ اللَّهُ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ فَتُسْلَبُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مِنْهُمْ إِلَّا مَنْ كَانَ عَلَى هَذَا الْأَمْرِ» 👈روش جدل احسن همین است. روش پیوستگی اسلامی و ممانعت از شیطان برای تفرقه انداختن میان صفوف مسلمین همین است. یکی از کارهای شیطان همین است که بین شیعه و سنّی و فرق اسلامی تفرقه بیاندازد! عداوت و دشمنی ایجاد کند. 👈این را میدانیم؟! میدانیم که تلاش در راستای وحدت جامعه ی اسلامی یکی از وظایف دینی است؟! همین تفرقه است که ابتدا دلها را از هم جدا کرده و باعث سوء ظنّ شده و سپس نیروی اسلام را در برابر کفر کاهش میدهد. همین تفرقه است که ملّتهای مسلمان را از هم دور میکند. آیا کم چیزی است؟! 👈خدا میداند که شیطان چقدر در این گسل بزرگ اختلافات مذهبی تخم گذاشته است! گسلی که وقتی با تمرکز به توحید تبدیل به وحدت میشود خودش یک فرصت مجدّد برای تعمیق باورهای توحیدی انسانهاست. 👈بسیاری از اموری که آن را تقیه میدانیم در واقع تلاشی برای وحدت جامعه ی اسلامی است تا تقیه ی مصطلح. همان است که مرحوم امام راحل آن را تقیه مداراتی برای حفظ وحدت و محبّت بین مسلمین در برابر تقیه خوفی، کتمانی و اکراهی مطرح نمودند. 👈این همان روش بحثی است که در قرآن کریم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مأمور میشود تا با آن با اهل کتاب ارتباط بگیرد. اصلا به امور اختلافی کاری ندارد. در همان نقطه ی وحدت آفرین متمرکز باش! آن نقطه چیست؟! کلمه ی توحید که همه چیز از آن جوشش میکند: 📖«قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى‏ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُون‏» 🔹وقتی این کلام مولایمان امام صادق علیه السلام را به ابان بن تغلب دیدم بهتر حدیث سلسلة الذهب را درک کردم. وقتی امام رضا علیه السلام به نیشابور رسیدند بزرگان آن شهر برای دیدن ایشان که در هر حال یک شخصیت بزرگ اسلامی از نسل پیامبر اکرم بود جمع شدند. یکی از این بزرگان اسحاق بن راهویه محدّث بزرگ اهل سنّت و استاد بخاری است. به حضرت عرض کردند حال که تا اینجا تشریف آوردی نمیخواهید حدیثی برایمان نقل کنید؟! ✋به نظرتان حضرت در این شهر بزرگ که مخاطبین هم از بزرگان عامّه و فرق اسلامی هستند چه حدیثی را نقل میکند؟! دقیقا همان سفارش امام صادق علیه السلام به ابان بن تغلب را عمل کردند و فرمودند: 📖«لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي‏» 👈دیگر چیزی نفرمودند. وقتی کاروان حرکت کرد با فاصله ای و با ابهامی رمز آلود شرایط را طوری دیدند که آن رمز توحید را هم بیان کنند؛ اینکه کلمه ی توحید برای نجات کافی است ولی توحیدی حقیقی و صادقانه است که انسان را به امامش برساند: «فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ‏ شُرُوطِهَا» 👈همانکه در زیارت جامعه کبیره امام هادی علیه السلام فرمودند که: «مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِكُمْ وَ مَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ‏ عَنْكُمْ‏ وَ مَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِكُمْ»