باسمه تبارک و تعالی (۵۹۷) «روزی تو خواهی آمد ...» «تخرج له الارضُ أفالیذَ کبدها» 🔹از هر چه بگذریم سخن دوست خوشتر است! آقا را نمیشناسیم. همین است که شیدا و مجنون آمدنش نیستیم. رفقا گاهی خلوتی کنیم و دل را متوجه آن ناحیه مقدسه کرده و از فراق آن معشوق هستی و لیلای عوالم گریه کنیم. با او در سحرها و خلوتها درد دل کنیم. 🔸همو که همه ی آرامش ها و همه ی زیبایی ها و همه ی لذّتها وقتی است که به او برسیم. همو که فرج تک تک ما وقتی است که به او برسیم. همو که فرج جوامع انسانی وقتی است که به او برسند. 🔹ای مولای ما! ای آقای ما! چه بیچاره ایم که روز و شب در سوز و گداز فراق شما نمیسوزیم! گویا هنوز باورمان نشده چاره ی کار تویی و بس! چه بیچاره ایم که چشمانمان همه جا را دید و تو را نه! گوشهایمان همه چیز شنید و آوای دل انگیز تو را نه! ⚪از قبل در مورد احوال ظهور مولایمان مطالعه میکردم. یکی از آنها که برایم جالب بود و خوب درکش نمیکردم آن بود که وقتی آقایمان بیاید زمین گنجهایش را بیرون می آورد. این زمینی که روی آن راه میرویم گنجینه های بسیار دارد. ثروتهای بسیار دارد. منتظر است آقایمان بیاید تا خودش را به ایشان تقدیم کند. 👈در نقلهای متعدّدی این مطلب آمده است. جایی امیر المؤمنین علیه السلام در نهج البلاغة میفرمایند وقتی آقایمان ظهور میکند زمین پاره های جگرش را برای ایشان خارج میکند! 📖«تُخْرِجُ لَهُ الاَرْضُ أَفَالِيذَ كَبِدِهَا، وَ تُلْقِي إلَيْهِ سِلْماً مَقَالِيدَهَا، فَيُرِيكُمْ كَيْفَ عَدْلُ السِّيرَةِ، وَ يُحْيِي مَيِّتَ الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ»