باسمه تبارک و تعالی (۶۰۹) «از کباب ترکی تا زلزله زدگان افغانستانی» «طَهِّرُوا نُفُوسَكُمْ مِنْ دَنَسِ‏ الشَّهَوَات» 🔹شب جمعه بچه ها را پیش پدر بزرگ و مادربزرگشان بردم. به خانواده گفتم ما هم برویم حرم حضرت معصومه سلام الله علیها. مدّتی هم هست بیرون چیزی با هم نخوریدم! زیارت کردیم و سوار شدیم که برویم برای غذا! گفتند برویم خانه غذا میخوریم!😐 🔸عجیب بود. گفتم نه برویم یک دلی از عزا در بیاوریم! اگر برای پول است روزی با خداست. یک کباب ترکی بزنیم! خیلی سال است نخوردم. نیت کردم برویم بخوریم. گفتند نه! من حرم نیّت کردم مقدار این پولی که میخواهیم غذا بخوریم را به حساب زلزله زدگان افغانستان واریز کنیم. 🌸گفتم احسنت! بارک اللّه! حالا که نیّت کردی همین الآن پول را واریز کن چون در کار خیر باید سرعت و سبقت داشت. 🔹در دل گفتم خدایا! در درون انسان چه کشاکش پر رمز و رازی قرار دادی! یک سویش درکات نفس و لذّتهای دنیا و کشش به سوی آنهاست. سوی دیگرش درجات فطرت و لذّتهای معنوی و دعوت به عوالم بالاست. 🔸خدایا آن آسمانها چخبر است؟ آن کشش غیبی که اینگونه نفس ما را مهار میکند ریشه در چه نور و چه حقیقتی دارد؟! راستی که هر چه هست خیلی زیباست. خیلی بهجت آفرین است. آنقدر پاک و صاف و زلال است که از دل آن گویا جنّاتی 🌴در دل شکوفا میشود که تجری تحتها الانهار 🌷... 🔹لذّت کباب ترکی و کوبیده کجا و لذّت این دعوت فطرت به عوالم بالا و ایثار کجا! کنار هم که قرار میگیرند آدم احساس میکند لذّتهای دنیایی نوعی آلودگی است. و چه زیبا فرمود: 📖«طَهِّرُوا نُفُوسَكُمْ مِنْ دَنَسِ‏ الشَّهَوَاتِ‏ تُدْرِكُوا رَفِيعَ الدَّرَجَاتِ»