👈در روایتی که در این زمینه با اسانید خوب آمده است امام صادق علیه السلام به ابوبصیر میفرماید امیر المؤمنین در آخر عمرش اینطور بود که شبانه روز هزار رکعت نماز میخواند. احتمالا هم مراد همان ماه رمضان آخر باشد که منتهی به شهادت حضرت شد. 👈ابو بصیر همانگونه که در کافی و برخی دیگر از مصادر آمده در مورد نماز خواندن در ماه مبارک رمضان از امام صادق علیه السلام پرسش کرد. حضرت نیز فرمود این ماه حرمت و حقّی دارد که هیچ ماه دیگری ندارد. هر چقدر میتوانی در شب و روز نافله بخوان حتّی اگر هزار رکعت هم شد خوب است! 👈چرا؟! چون امیر المؤمنین علی علیه اسلام در آخر عمرش شبانه روز هزار رکعت نماز میخواند: «إِنَّ عَلِيّاً ع كَانَ فِي آخِرِ عُمُرِهِ‏ يُصَلِّي‏ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ أَلْفَ رَكْعَةٍ» این قید مهمّی است که متأسّفانه در کلام علامه ی حلّی و بسیاری از بزرگان افتاده و باعث سوء تفاهمی برای امثال ابن تیمیه شده است. 👈یک سیره ی دائمی نبوده است. ممکن است اشکال شود که در روایت دیگری که مرحوم شیخ طوسی در تهذیب نقل کرده همین مطلب را امام صادق علیه السلام به جمیل بن صالح هم نیز در مورد نماز در ماه رمضان میفرمایند ولی آن را به شکل سیره ی دائمی نقل کرده و به آخر عمر قید نمیزنند. 👈در پاسخ باید گفت هیچ تعارضی وجود نداشته و جمع این دو به واسطه ی همان قید مهمّی است که در روایت ابو بصیر نقل شده است. اصل هم عدم زیادت در امثال اینگونه نقلها بوده و حالا یا به خاطر نقل به معنا در روایت جمیل نیامده و یا حضرت در مقام ثبوت چنین امری از چنین تعبیری استفاده کرده اند. 👈تتبّع در عبارات فصیح عربی که در آن کان با فعل مضارع آورده میشود نشانگر آن است که لزوما نمیتوان از آن سیره و یک امر مستمر استفاده نمود. 🔹در هر حال نکته ی کلیدی در مورد این نماز الف رکعتی همین قید: «فی آخر عمره» است که احتمالا ناظر به همان ماه مبارک رمضان و اتّصال به شهادت حضرت هم بوده است. آنچه باید از این روایات استفاده کرد هم در مورد امیر المؤمنین علی علیه السلام و هم امام سجاد علیه السلام این است که آن اراده ی عظیم و همّت والا و انگیزه الهی حضرات علیهم السلام را در پرداختن به نماز را الگو قرار داد. همینطور اهمیت نماز در سلوک راه خداوند متعال را باید متوجّه شد. 👈امری که بسیاری از آن غافلند و برای تقرّب به خداوند متعال در زمانهای خلوت دنبال کارهای دیگر و ابداعات خودشان میروند در حالیکه نماز: «خَيْرُ مَوْضُوعٍ‏ فَمَنْ شَاءَ أَقَلَّ وَ مَنْ شَاءَ أَكْثَر». در بین اعمال بعد از معرفت به خداوند متعالی چیزی افضل از این نماز در نگاه اهل بیت علیهم السلام نبوده است. 🔸در روایت نخست از باب فضل الصلاة کافی مرحوم کلینی با سند صحیح اعلایی از معاویه بن وهب نقل میکند که از امام صادق علیه السلام پرسیدم با فضیلت ترین ابزار برای تقرّب و سلوک به سمت خداوند متعال که خداوند نیز آن را دوست دارد چیست؟! حضرت هم فرمودند: «مَا أَعْلَمُ شَيْئاً بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ أَفْضَلَ مِنْ هَذِهِ‏ الصَّلَاةِ» 👈البته درست است که روح نماز همان ذکر است لذاست که مؤمنین در نمازشان دائمونند یعنی اهل ذکر مدامند ولی این صورت موضوع خاص که در نماز به صورت ویژه جعل شده نیز خودش در حالت امکان موضوعیت دارد. 👈لذاست که حتّی در حال دشواری نیز به جای دستور به مطلق ذکر نوافل بدون رعایت قبله و برخی شرایط دیگر جعل شده است. این نشان میدهد که صرفا برای جهت اجتماعی و آثار تمدّنی نبوده و در جهات فردی و بسیار شخصی نیز این امر صادق است. 🔹آری نماز هزار رکعتی را در شبانه روز باید در چنین فضایی درک نمود. اگر یک انسان مؤمن که دنبال آباد کردن ابدیتش است فراغتی پیدا کرد در رأس امورش در انجام امور عبادی همین نماز را قرار بدهد. البته روحیه ها مختلف است ولی نباید از فضل نماز غافل شود. 👈همین است که مرحوم صدوق در عیون اخبار الرضا با سندی خوب از ابو الصلت هروی نقل میکند که در برهه ای امام رضا علیه السلام در سرخس در خانه ای زندانی شده بود. بلکه طوری بود که گویا بر بدن مطهّر حضرت نیز زنجیری نهاده شده بود. به نظرتان در چنین خلوتی که حضرت به دور از هر مشغولیتی است چه کار کند بهتر است؟! 👈ابو الصلت میگوید از زندان بان اجازه گرفتم که نزد حضرت بروم ولی گفت از طرف من اشکالی ندارد ولی فایده ای ندارد که داخل بروی؟! ابو الصلت میگوید دلیلش را پرسیدم. زندان بان گفت چون در شبانه روز شاید ایشان هزار رکعت نماز میخواند و اصلا فراغتی ندارد. 👈تنها یک زمانی در ابتدای روز و زمانی قبل از ظهر و زوال و زمانی هم هنگام غروب نماز نمیخواند؛ تازه در این سه وقت هم در همان جایی که نماز میخواند مشغول مناجات میشود! «فَقُلْتُ لَهُ فَاطْلُبْ لِي مِنْهُ فِي هَذِهِ الْأَوْقَاتِ إِذْناً عَلَيْهِ فَاسْتَأْذَنَ لِي فَدَخَلْتُ عَلَيْهِ وَ هُوَ قَاعِدٌ فِي مُصَلَّاهُ مُتَفَكِّرا» ⬇⬇⬇