🔸«نامه پنجاهم و ناگزیر دانستن خیانت در فرهنگ غربی و پذیرفتن آن به عنوان جزء لا ینفکّ زندگی»🔸 در نامه ی پنجاهم میگوید: 📖«به طور کلّی در هیچیک از کشورهای جهان مانند فرانسه مردان نسبت به همسر خود بی قید و بی علاقه نیستند. مردان فرانسوی در زندگی زناشوئی نجابت و اصالت همسر را اصلی مسلم دانسته و از هر گونه بد بینی نسبت به آنها خودداری میکنند... مردان فرانسوی بی وفائی و پیمان شکنی همسران خود را مصیبتی حتمی و غیر قابل اجتناب میدانند. 📖شوهری که مایل به حفاظت زن خود باشد و بخواهد از سوء نیّت دیگران جلوگیری کند مردی سفیه و دیوانه معرفی شده او را مخل آسایش جامعه دانسته و این عمل را به آن مشابه میکنند که شخصی بخواهد اشعه ی آفتاب را تصرف کند و نگذارد که دیگران از آن بهره مند شوند. 📖در این کشور اگر مردی تنها زن خود را دوست داشته باشد مردی نالایق شناخته میشود که نمیتواند دوستی زنهای دیگر را جلب کند... اگر در آسیا کسی دارای همسری زیبا و خوشگل باشد او را بیشتر مراقبت و محافظت میکند ولی در این کشور بخلاف آن، زن را آزاد میگذارند و اگر در این گیر و دار کسی همسرشان را ربود برای تسلیت خاطر خود همین معامله را با همسر دیگری میکنند و این عمل را مشروع میدانند... 📖شوهری که از بی وفائی زن خود گله داشته باشد و به مردم درد خود را بگوید همگان آن را مسأله ای عادی فرض کرده و اهمیت چندانی بر گفته اش قائل نیستند. اینها که گفتم دلیل بر این نیست که در فرانسه زن نجیب و با عفت یافت نمیشود بلکه عده آنها زیاد است. اینگونه زنان آنقدر بدگل و زشت هستند که حقیقتا باید در زمره خواهران مقدس در آیند و ترک دنیا کنند!» 🔸«نامه ی پنجاه و یکم و تعجّب از عمق حکمت شریعت اسلامی»🔸 در انتهای نامه ی پنجاه و یکم در بحث از شیوع قمار در فرانسه از زبان ریکا به شخصی در اصفهان میگوید: 📖«خوشا بر ما مسلمانان که پیغمبر مقدس ما را از تمام اعمالی که موجبات اغتشاش زندگی و تیرگی عقل را فراهم می آورد دور کرده است مثلا شرب مسکرات را منع فرموده از این رو که شراب تباه کننده ی خرده است. و به وسیله ی اوامر مؤکد و سختی مسلمانان را از قمار نهی فرموده و برای آنکه زندگی ما را آرامتر نماید چون دیده است که از میان بردن عشق و محبت ممتنع است سعی نموده که آن را تحت نظم و تربیت در آورد. میان ما مسلمانان هیچگاه عشق موجد آشوب و نزاع نمیگردد. عشق در بین ما عبارت از مهر و محبت حقیقی و قلبی است که روح ما را آرام نگاه میدارد. تعدد زوجات مردها را از حکومت زنان خلاص کرده و از افراط آنها جلوگیری نموده در ضمن شدت امیال ما را معتدل مینماید» ⚪️این فراز از کلام ایشان من را به یاد بیانات مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان و ذیل آیه ی تحریم خمر و میسر در سوره مبارکه بقره انداخت که میفرماید: 📖و الشريعة الإسلامية كما مرت إليه الإشارة وضعت أساس أحكامها على التحفظ على العقل السليم، و نهت عن الفعل المبطل لعمل العقل أشد النهي كالخمر، و الميسر، و الغش، و الكذب، و غير ذلك، و من أشد الأفعال المبطلة لحكومة العقل على سلامة هو شرب الخمر من بين الأفعال و قول الكذب و الزور من بين الأقوال. 📖فهذه الأعمال أعني: الأعمال المبطلة لحكومة العقل و على رأسها السياسات المبتنية على السكر و الكذب هي التي تهدد الإنسانية، و تهدم بنيان السعادة و لا تأتي بثمرة عامة إلا و هي أمر من سابقتها، و كلما زاد الحمل ثقلا و أعجز حامله زيد في الثقل رجاء المقدرة، فخاب السعي، و خسر العمل، و لو لم يكن لهذه المحجة البيضاء و الشريعة الغراء إلا البناء على العقل و المنع عما يفسده من اتباع الهوى لكفاها فخرا. 🔹اینها خلاصه ای از عبارات مونتسکیو در زمینه مسأله زن در نامه های ایرانی بود. البته سعی کرده در قالب توصیف و بیان استدلال طرفین به شکل زیرکانه ای بحث را جمع کند ولی انتهای نامه ها که با خیانت زن اوزبک در اصفهان در اثر عمق محدودیتها تمام میشود به شکلی میخواهد بگوید عفاف تحمیلی در فرهنگ جوامع غربی نیز میتواند یک امر ظاهری بوده و به طغیانهای عجیب و خودکشی ها و جنایتها کشیده شود. فارغ از قضاوت در این زمینه تدبّر در عباراتی که نقل شده میتواند مفید باشد.