📖«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ حم* وَ الْكِتابِ الْمُبِينِ* إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ* وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكِيم»
🔻قرآن در مرتبه ی نازله عربی مبین است و در مرحله ی برین علیّ حکیم است! فکر میکنی قرآن حرف برای گفتن ندارد؟! تا حالا با درد رفته ای به سراغش؟! تا حالا فکر کرده ای داروی کدام بیماری هاست؟! تا حالا دانسته ای علوم بیکران و اقیانوس معانی در زیر این آیات در حال موج زدن است؟!🔺
👈راستی ما کودکان چه گمان میکنیم؟! امام صادق علیه السلام مگر نفرمود جدّمان رسول اللّه هرگز با شما انسانها با کنه عقلش صحبت نکرد؟! میدانید یعنی چه؟! یعنی به همه ی این روایات با نگاه فَبَک بنگرید! اینها فلسفه و علوم عالی برای ما کودکان است! اینها ظاهرش شاید مانند دیگر حرفهاست! باطنش فوق دیگر حرفهاست.
📖«مَا كَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْعِبَادَ بِكُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ وَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ أُمِرْنَا أَنْ نُكَلِّمَ النَّاسَ عَلَى قَدْرِ عُقُولِهِمْ»
👈همان رسولی که وقتی به کودکان هم میرسید مانند بچه ها با آنها شروع به بازی میکرد. وقتی با ما به ظاهر بزرگترها هم بود باز برایش کودکانی بودیم که در سطح کلماتمان با ما بازی میکرد! کلِّم النّاس بما یعرفونَ بود. ولی بازی ای که در دلش حقیقت را یادمان میداد! فَبَک بود: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ»
👈ولی بدانیم وقتی قرآن میخوانیم داریم چه حقیقت عظیمی را میخوانیم! آن را عربی مبین ندانیم! علیّ حکیم بدانیم! این مهمترین ادب تلاوت و تدبّر در قرآن کریم است! بعد از آن باورمان شود که با ما به سخن می آید! دیگر فریفته این ایسم ایسم ها نمیشویم!
📖«مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَظَنَّ أَنَّ أَحَداً أُعْطِيَ أَفْضَلَ مِمَّا أُعْطِيَ فَقَدْ حَقَّرَ مَا عَظَّمَ اللَّهُ وَ عَظَّمَ مَا حَقَّرَ اللَّهُ»
👈حقیقتا اینگونه است! فعلا خامیم! اندکی ذوق کنیم میفهمیم. کدام کتاب است که بتوان در آن شبهای تاریک و خلوتهای ناب با آن با سوز و گداز عاشقانه ها داشت و کرشمه ها دید و به طهارتها رسید؟!
✔وقتی قرآن میخوانیم حالت روحیمان آن باشد که آن لطیفترین و عمیقترین و نابترین معرفتهایی را تلاوت میکنیم که ازل تا ابد را دیده و دارد از این مسافرت بی انتها برایمان خبر می آورد. هدهد آسمانی از سبأ وادی حقیقت خبری یقینی برایمان به ارمغان آورده!
👈امروز که دیگر فَبَک پدیده ای شناخته شده است! با مفهوم تنزیل معانی عمیق در سطح کودکان آشنا شده ایم! بدانیم قرآن هم برای عقول ما تنزیل شده!
✔وقتی میخوانیم با این حالت بخوانیم که آن معرفتهایی که در وادی طهارت و قدس هم گاهی نایاب بود و ملائکه ی مقرّب هم به آن دسترسی نداشتند اینگونه در دسترس همه ی ما قرار گرفته! آن اسرار پرده نشینان وادی ملکوت اینگونه برایمان با زبانی گویا و ساده افشا شده!
📖«من قرأ القرآن فکأنما أدرجت النبوة بین جنبیه الّا أنّه لا یوحی الیه»
👈به یاد کلام ابن ترکه در تمهید القواعد افتادم! یکی از مهمترین کتب عرفان که سعی در تنزیل عرفان در حد فکر و نظر کرده! عرفانی که سعی کرده آن برداشتهای عمیق و نایاب و دور از دسترس آن قلبهای مرتاض و پاک عرفانی را در در سطح مفاهیم تنزیل داده و بسان فَبَکی دیگر برای دیگران عرضه کند! ابن ترکه خوب این حقیقت را فهمیده و آن را در اوایل کتابش به مخاطبین تذکّر میدهد:
«لعمرنُا تجد ما لا تصل الیه الاکابر الّا بعد ارتیاض نفوسهم بالریاضات المتعبة الشاقّة مدی اللیالی و الایّام قد صار مضغة للخاصّ و العامّ ...»
🔻در انتها برای تلاوت قرآن ادبی دیگر را بیان میکنم. واقعا بدانیم قرآن دارد حرف میزند و ساکت بنشینیم تا خودش حرف بزند! برای اینکه این حالت ایجاد شود در حالت مناسب و سکوت و با صدای محزون آرام تلاوت کنیم. با درد تلاوت کنیم. با اشک و نگاه تعظیم و تکریم تلاوت کنیم! اینها همه آماده سازی نفس ما برای برقراری ارتباط عمیقتر است. وقتی اینطور شدیم ذهنمان و سپس وجودمان را رها کنیم! آن را اسیر هیچ قالبی نکنیم. خودمان را بیمار و جاهلی محض بدانیم که خود را در معرض طبیبی قرار داده تا بیماری هایش درمان شود. وقتی به الفاظ مینگریم به روح معنای آن توجّه کنیم. لفظ را با عظمت ببینیم. وقتی آیاتش را میبینیم آنها را با هم مرتبط ببینیم. به اشارات و پیوندهایش توجّه کنیم. مدّتی اینگونه قرآن بخوانیم. بعد ببینیم آیا این کتاب هم مانند بقیه کتابهاست؟! حرفی برای گفتن برای ما کودکان ندارد؟!🔺
💔والله دلم به درد می آید برخی میگویند ما که چیزی از این قرآن ندیدیم. با یک تردیدی دچار شبهه اعجازند! به اینها باید گفت تشنگی آور به دست! باید گفت طبیب عشق مسیحا دم است. دردت کجاست؟!
مرد را دردی اگر باشد خوش است
درد بی دردی علاجش آتش است