🔸مدیریت اسلامی مبتنی بر مفهوم تقوا🔸
از اینجاست که یک نکته مهمّ در مدیریت اسلامی روشن میشود و آن هم این است که در مدیریت نفس و مدیریت اجتماع منزلی و مدیریت شهر و کشور باید بر محور توحید، بندگی، و تقوا برنامه ریزی نمود.
👈مدیریت بر اساس تقوا یعنی باید کاری کرد که به بنده ی خدا بودن انسانها و استقلال و شخصیت آنها لطمه نخورد! ارزش انسان به همین است و الا بنده ی غیر خدا میشود.
👈نباید اساس این باشد که انسانها را بر اساس تهدید، تطمیع، فریب یا اجبار مدیریت نمود! این یعنی تربیتی غیر توحیدی! اساس مدیریت توحیدی بر تقواست.
👈نباید به دنبال مطیع بار آوردن انسانها بود! اینها همه با بندگی خدا منافات دارد! خلاف تربیت دینی است. انسان جز در برابر خداوند متعال مسئولیتی ندارد. و همچنین در برابر آنچه خدا خواسته است.
👈انسانها باید با قدرت تشخیص خود و به دور از اجبار و فریب دست به انتخاب بزنند تا انسان بمانند! باید بدانند تنها باید برای خداوند متعال قیام کنند.
👈اتقوا الله و درس بخوان! اتقوا الله و مهربان باش! اتقوا الله و بدرفتاری نکن با همسرت! اتقوا الله و برای وصول به اهداف برنامه ریزی کن! ... از نیروی دیگری در این انتخابها متأثر نباش.
👈اگر درس میخوانی به خاطر مدرک، امتحان، حضور و غیاب، خجالت از استاد، امتیازات اجتماعی و... درس نخوان! اتقوا الله و درس بخوان!
👈این اتقوا الله ها یعنی در برابر خدا فقط مسئولیت داری. نه اینکه بخواهد مدام بترساند که اگر نخوانی میزنمت! نه میخواهد بگوید چشمان خود را باز کن! از همه چیز جز او رها کن خود را! لا تکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرّا!
👈این نوعی مدیریت است که افراد را با نگاه بندگان خدا مینگرد! نه به عنوان موجوداتی که باید مطیع شوند و یا جانورانی که باید بدون ایجاد تنش به آنها اراده ی خاصی را تحمیل کرد و... !
👈این نوع مدیریت پیوند قطعی با رشد شخصیتی و آگاهی انسانها و پرهیز از تحمیق و تجهیل آنها دارد. به مخاطب خود شخصیت میدهد. به او استقلال میدهد تا خودش به مسئولیت خودش در قبال خداوند متعال توجه کرده و کار کند! مخاطب خود را به تعبیر خودمان آدم حساب میکند! اقتضاء توحید و بنده بودن خدا در مدیریت همین میشود دیگر!
✔مدیریت اولیاء الهی مبتنی بر تکیه بر مسئولیت پذیری مؤمنین در برابر خداوند متعال است. بر اساس اتقوا الله است. نه بر اساس دروغ و فریب و تطمیع و دیگر روشهای متداول انسانی در وادی سیاست!
✔هر روش و شیوه ای باید طوری استفاده شود که در همین مسیر تقوا باشد.
✔واقعا اگر ما فهمیده باشیم که مسأله توحید است و مسأله بندگی انسان میفهمیم اصلا اینها که بین ابناء بشر متداول است سیاست نیست بلکه خباثت است.
✔این نوع مدیریت که از آن در تعابیر دینی به مدیریت ولایی تعبیر میشود اساسا انسانها را از بندگی امور دیگر آزاد میکند! مشکلش هم دقیقا همین است که مبتنی بر اتقوا الله و آزادی واقعی انسانها در برابر هر عاملی جز خداوند متعال است!
🔹انسانها آزادی را دوست دارند ولی راحتی و لذّت را هم دوست دارند! برای تنبلی و راحتی حاضرند تن به بندگی هم بدهند! میدانید! آزادی زیادی خلاف راحت طلبی آنان است! بدشان نمی آید فریب بخورند و تهدید و تطمیع بشوند!