📖«أَ فَتَرَى النَّاسَ يَكْذِبُونَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص مُتَعَمِّدِينَ وَ يُفَسِّرُونَ الْقُرْآنَ بِآرَائِهِم‏» 👈اصلا چنین تصوّری پیرامون انسانها و جامعه ی انسانی ورای جامعه ی اسلامی صحیح است؟! آیا چنین امری اساسا قابل تصدیق است؟! مگر میشود این انسانهایی که نوعا با آنها آشنا هستیم یک دفعه اینگونه همگی شیطان شده باشند؟! 👈اینجاست که حضرت وقتی میبیند واقعا سلیم بن قیس دچار شبهه است و سؤال مهمی است به شکل تفصیلی وارد پاسخ میشوند که:«قَدْ سَأَلْتَ فَافْهَمِ الْجَوَابَ»؛ ای سلیم هرگز آنطوری که گمان میکنی نیست. ما به مخلوقات خدا و انسانها خوش بین هستیم. حتّی اگر مخالف ما باشند و پیرو ما نباشند. 👈اصلا مسأله چیز دیگری است. همه چیز زیر سر این نقلها و خبرهایی است که از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل میشود. مردم و انسانها در مواجهه با معایب و آسیبهای این نقلها مظلوم واقع شده اند والا اگر حقیقت ماجرا را مطلع شوند نوعا طرفدار حق میشوند. 👈بدان که خبرهایی که به مردم رسیده از چهار طریق است. یک طریقش از سوی افرادی است که دچار خطا و اشتباه در نقل شده اند. طوری که اگر خود آنها و یا مردمی که از آنها این خبرها را میشنیدند متوجّه اشتباه میشدند از آن پرهیز میکردند. 👈یک طریق دیگر از سوی افرادی است که چیزی از حضرت شنیده اند ولی ندانسته اند که ممکن است از باب امور مولوی و مطالب قابل نسخ باشد و از احکام ثابت نباشد. همین است که برای خودشان و دیگران فتنه درست کرده اند! 👈دو طریق دیگر میماند که داستان اصلی در اینجاست. یکی آن طریقی که همه چیز را شنیده و درست شنیده و خاص و عام و ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و همه را میداند که آن ماییم. 🔹طریق دیگر که بسیار خطرناک است و ریشه ی مصیبتهاست طریق آنانی است که از فطرت انسانی بیرون آمده اند و اصلا برایتان باور پذیر نیست که عامدانه بر حضرت دروغ میبندند! شماها چون انسانهای خوبی هستید گمان میکنید همه مانند خودتان هستند. نمیدانید برخی منافق و شیطان اند! خیلی صریح و آشکار دروغی بزرگ به حضرت میبندند. 👈مردم مظلوم هم که تنها میگویند اینها از اصحاب بوده اند و نمیدانند اینها منافقین کذّابی بیش نیستند فریبشان را میخورند. اصلا اینها ککشان هم نمیگزد که به حضرت دروغ ببندند! 👈از بس ظاهرشان هم خوب است هیچ کسی ذرّه ای احتمال هم نمیدهد که اینها دروغگو باشند. اینها را چه کنیم؟! مشکل اسلام وجود چنین منافقین خطرناک دروغگویی است. 📖«رَجُلٍ مُنَافِقٍ يُظْهِرُ الْإِيمَانَ مُتَصَنِّعٍ بِالْإِسْلَامِ‏ لَا يَتَأَثَّمُ وَ لَا يَتَحَرَّجُ‏ أَنْ يَكْذِبَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص مُتَعَمِّداً فَلَوْ عَلِمَ النَّاسُ أَنَّهُ مُنَافِقٌ كَذَّابٌ لَمْ يَقْبَلُوا مِنْهُ وَ لَمْ يُصَدِّقُوهُ وَ لَكِنَّهُمْ قَالُوا هَذَا قَدْ صَحِبَ رَسُولَ اللَّهِ ص وَ رَآهُ وَ سَمِعَ مِنْهُ وَ أَخَذُوا عَنْهُ وَ هُمْ لَا يَعْرِفُونَ حَالَهُ 📖وَ قَدْ أَخْبَرَهُ اللَّهُ عَنِ الْمُنَافِقِينَ بِمَا أَخْبَرَهُ‏ وَ وَصَفَهُمْ بِمَا وَصَفَهُمْ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ إِذا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسامُهُمْ‏ وَ إِنْ يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ‏ ثُمَّ بَقُوا بَعْدَهُ فَتَقَرَّبُوا إِلَى أَئِمَّةِ الضَّلَالَةِ وَ الدُّعَاةِ إِلَى النَّارِ بِالزُّورِ وَ الْكَذِبِ وَ الْبُهْتَانِ فَوَلَّوْهُمُ الْأَعْمَالَ‏ وَ حَمَلُوهُمْ عَلَى رِقَابِ النَّاسِ وَ أَكَلُوا بِهِمُ الدُّنْيَا وَ إِنَّمَا النَّاسُ مَعَ الْمُلُوكِ وَ الدُّنْيَا إِلَّا مَنْ عَصَمَ اللَّهُ» ✋آخر همه ی اخبار که مانند حدیث غدیر نبود که همه آن را شنیده باشند و متواتر باشد. نوعا خبر واحد بود. یعنی تنها یک نفر یا چند نفر محدود شنیده بودند که احتمال دروغ در آن میرفت. ⚪همین است که در دنیای اسلام چند رویکرد عمده پیرامون این نقلهایی که به خبر واحد موسوم شد به وجود آمد. برخی که خیلی راحت آنها را نقل میکردند و پیرامونش تحقیقی نمیکردند. اینها را اخباری مینامیدند. برخی دیگر که به سلسله سند این نقلها توجّه میکردند و آنها را هم نقل میکردند که به اینها محدّث میگفتند. 👈در میان محدّثین مخصوصا از زمان برخی مانند شعبة بن حجّاج علم رجال تأسیس شد تا بتوانند روی خبر واحد ارزش گذاری علمی کنند. طوایفی ایجاد شد. برخی مانند شافعی نظریّه ی حجّیت تعبّدی خبر واحد را با شرایط خاصی با استدلال به آیه نبأ و مانند آن مطرح کردند. 👈از آن طرف جریان عقل گرا و معتزله از ریشه منکر اعتبار خبر واحد شدند. این جمله بین آنها مشهور شد که خبر واحد «لا یوجب علما و لا عملا». مگر آنکه قرائن قطعی مفید علم داشته باشد و یا متواتر باشد. اینها حجّیت تعبّدی خبر واحد را به هیچ وجه قبول نمیکردند. ⬇⬇