💭به یاد کلام مهمی از شیخ مفید در کتاب الارشاد افتادم. ایشان جمله ی بسیار سنگین و عمیقی در نقد اسماعیلیه که اتّفاقا معاصر آنها در عصر فاطمیون هم هستند دارند که یک دنیا حرف دارد. یادش بخیر مرحوم آیت الله فاطمی نیا یکبار میگفت از یک کتابخانه بیشتر در آن حرف نهفته است! 👈آن هم اینکه میفرماید در بطلان کلام این اسماعیلیه همین بس که تنها در میان این همه شاگرد امام صادق علیه السلام جمع بسیار بسیار اندکی در ابتدا چنین اندیشه ای را در مورد اسماعیل داشتند که اتّفاقا اینها از شاگردان مهم و اصلی حضرت هم نبودند بلکه از این طرف و آن طرف و از افراد دور بودند! 📖«وَ أَقَامَ عَلَى حَيَاتِهِ [اسماعیل] شِرْذِمَةٌ لَمْ تَكُنْ مِنْ خَاصَّةِ أَبِيهِ وَ لَا مِنَ الرُّوَاةِ عَنْهُ وَ كَانُوا مِنَ الْأَبَاعِدِ وَ الْأَطْرَافِ» 👈در مورد این نقل سنگین از علامه هم کافی است بدانیم هیچ کس از نزدیکان سلوکی متقدم و متاخر و شاگردان اصلی و ارادتمندان واقعی و خانواده ایشان آن را نقل نکرده اند! تنها برخی از اباعد و اطراف و شرذمة ای از منحرفین از سیره و منش علمی و عملی ایشان مدّعی آنند که همین برای مردود دانستن این مطلب کافی است. 👈اگر این نقل را تصدیق کنیم باید به نوعی یا علامه را العیاذ بالله یک منافقی بدانیم که کسی ایشان را نشناخته و تنها برخی دورترینها شناختند و یا آخر عمری از مبانی علمی خود دست کشیده و یا لااقل اگر چیزی هم بوده قطعا این تعبیر شکل تحریف شده ای به خودش گرفته است. تازه بر فرض ایشان انقلاب را تلاشی باطل بداند و ما با علامه ای ضد انقلاب مواجه باشیم دیگر این، آن علامه ای نیست که مورد علاقه و احترام ماست.