باسمه تبارک و تعالی (۷۸۷) «الباب المبتلی به النّاس» 🔹روی به ضریح منوّر مولایمان ابوالحسن الرضا علیه السلام زیارت رجبیه را خوانده و وارد دنیای دل انگیز زیارت جامعه کبیره شدم. اصلا یک عالم دیگری است. آدم دوست دارد هیچگاه تمام نشود. همینطور که میخواندم به این فراز رسیدم: 📖«الْبَابُ‏ الْمُبْتَلَى‏ بِهِ النَّاسُ مَنْ أَتَاكُمْ نَجَا وَ مَنْ لَمْ يَأْتِكُمْ هَلَك‏» 💡به دلم افتاد این زیارت ادامه دعاهای توحیدی توست. 🔻آن همه ابراز ارادتها و محبّتها و شوق وصول و درک عظمتها که نسبت به پروردگارت میکردی اگر بخواهد مصداق پیدا کرده و از گزند بازی خیال و فریب نفس بیرون بیاید باید در خلفائش مصداق پیدا کند🔺 🔸این پاکان خلیفه های همویند! آخر خدا که خودش در دسترست که نیست! تعظیم و تکریم و محبّت و تبعیّتش در نسبت با خلفایش معنا پیدا میکند. همانطور که خدا را بزرگ میدانی خلفایش را هم بزرگ بدان! همانطور که خدایت را میخوانی به خلفایش متوسّل باش و الّا هیچ معلوم نیست صدق و اخلاصی در میان باشد: 📖«قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي‏ يُحْبِبْكُمُ‏ اللَّه‏» 🔹در ذهن خدایی آفریده ای و خودت را میپرستی! خدا بزرگتر از آن است که شریعه ی هر واردی باشد! خدا از طریق خلفایش قرار است خدایی کند. این خاندان پاک همانهایند که آدمیان به آنها مبتلایند! آزمون بزرگ توحید در قبول ولایت این پاکان و اقرار به کمالات این مقربان است. 🔸هر چه خدایت برایت مهم است امامت هم باید برایت مهم باشد. مگر میشود عاشق خدا بود و عاشق خلیفه خدا نبود؟! مگر از هم جدایند؟! و خدا مگر قرار بود با غیر از خلیفه اش با تو تعامل کند؟!