باسمه تبارک و تعالی (۸۰۷) «کلاه کاسکت» «الصبر من الایمان کالرأس من الجسد» 🔹جلو ماشین یک موتوری با کلاه کاسکتی سفید خیلی با احتیاط حرکت میکرد. با خودم گفتم این موتور سوارها واقعا چقدر بی دفاع اند! باید به آنها در هنگام رانندگی ترحّم کرد. هر چند خودشان هم ندانند چقدر ترحّم بر انگیزند. 💭کلاه کاسکتش برایم جلب توجّه کرد. گفتم ببین چطور این سر مهم است. این را با این دشواری گذاشته تا از سرش محافظت کند. پا و دست و بدن اگر افتاد و شکست آنقدر اهمیت ندارد که به این سر صدمه وارد شود. 💭هر چه شد بشود ولی این سر آسیب جدی نبیند! چون با هر وضعیّتی میشود به زندگی ادامه داد ولی با ضربه سخت به این نقطه مرگ سراغ انسان می آید. 💡به دلم افتاد یادت هست که در روایات میخواندی: 📖«الصَّبْرُ مِنَ الْإِيمَانِ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ فَإِذَا ذَهَبَ الرَّأْسُ ذَهَبَ الْجَسَدُ كَذَلِكَ إِذَا ذَهَبَ الصَّبْرُ ذَهَبَ الْإِيمَان‏» 🔹همان روایاتی قطعی که شیعه با طرق صحیح و متعدد از معصومین علیهم السلام و همینطور عامّه با طرقی معتبر از امیر المؤمنین نقل کرده اند. معنایش همین بود. ایمان و ادامه و تعمیق آن در این دار ظلمت و کفر چون خلاف جریان است نیازمند صبوری است: «يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثا» 🔸اگر کسی برایش این حقیقت روشن نشود که باید با پای صبوری ایمانش را از این دار ظلمت بیرون ببرد تا نورانیّتش آشکار شود وقتی بیافتد سرش شکسته و مرگ ایمانی اش قطعی است! اینکه بسیاری ایمان نمی آورند یا از دستش میدهند یا آن را عمیقتر نمیکنند همین است: «یا بنیّ اصبر علی الحقّ و إن کان مرّا»