باسمه تبارک و تعالی (۸۱۳) «مسجد مرکز اصلی و قلب تپنده ی تبلیغ دین» «مساجد را دریابید!» 🔹از برکات اربعین سرایت فرهنگ راهپیمایی دینی و موکبداری در مراسمات دیگر است. در ایام نیمه شعبان فاصله ی بین حرم حضرت معصومه سلام الله علیها تا جمکران یکی از مکانهای استثنائی برای راهپیمایی و گردهمایی دینی شده است. 👈برای خدمت رسانی تبلیغی در یکی از موکبهای کنار مسیر بودم. موکبی بزرگ با برنامه های متنوع و پذیرایی های گسترده! بخشی هم برای پرسشهای دینی و اعتقادی بود. تقریبا کسی نمی آمد. 👈خودم برای صحبت کنار این و آن مینشستم و سر صحبت را باز میکردم. حالا این هم خدمت رسانی است. برخی مشکلات مهم در زندگی که بعضا داشتند را فرصت میشد مطرح کنند. ممکن بود برای اندکی مفید باشد. 👈ولی با این وجود میدانستم این کار به نوعی حرکتی قسری و موردی و بی ضابطه است. گویا یک جای کار میلنگد. آیا واقعا طبیب دوار بودن اینگونه است؟! آیا اینگونه بودن اصلا مناسب است؟ آیا مشکل از ضعف در فنون تبلیغی ماست یا جای موکب مناسب نیست یا ...؟! 🔸مشکل اصلی این بود که اساسا در میان این حجم از برنامه های متنوع جایی برای این امور نبود. اساسا این فضا برای چنین امری طراحی نشده بود. کسی انتظار چنین چیزی نداشت. کسی به دنبال حل معضلاتش در این زمینه در اینجاها نبود. برای چیزهای دیگر آمده بودند. ✋وقتی چنین است و اصلا توقع و انتظار تو را نداشته باشند طبیعی است که نادیده گرفته شوی. 💡در همین حال که بین جمعیت قدم میزدم یک لحظه عظمت حکمت شارع مقدس در طراحی هندسه ی احکام دینی من را گرفت. طرح اساسی شرع برای تبلیغ دین مرکزیت بخشی به مسجد است. 👈همه چیز را دین مبین طوری تنظیم کرده تا از طریق مسجد و امام جماعت پیام دین به مردم ابلاغ شود. بی خود نیست اینقدر ثوابها و اینقدر تعظیم و تکریم مسجد در شرع آمده. 👈مسجد همانجایی است که قرار است مردم روزی سه نوبت به سمت جماعتی پشت سر امام بیایند. همانجایی که انتظار و توقع دارند تو باشی و با آنها حرف بزنی. تا پیام دین را بگیرند. 👈مسجد حوزه ی قدرت توست. چطور برای دیدن پزشک به مطب میروی و برای مکانیک به مکانیکی و برای معلم به مدرسه! مسجد هم همانجایی است که قرار است سراغ تو آمده و این پیامها به شکل مناسبی منتقل شود. 👈همانجایی که خودشان به سوی تو می آیند و تو را در آن بزرگ میبینند و پشت سر تو قرار میگیرند و منتظر شنیدن پیام دین هستند. در چنین فضایی است که میتوان به راحتی دین را تبلیغ کرد و مخاطب هم منتظر دریافت پیام دین است. 👈طراحی دین برای انتقال این پیامها به صورت کلی مسجد بود. اگر مسجد ضعیف شود شک نکنید که انتقال پیام دینی در فضاهای دیگر به این سادگی ها ممکن نیست. اگر میخواهید کاری ریشه ای کنید مردم را با مسجد و نماز جماعت آشنا کنید. 👈پای آنها را به مسجد باز کنید. مسجد را تبلیغ کنید. راستی چه دستور طلایی است تبلیغ به مسجد آمدن. در دلش هزاران توصیه و حرف نهفته. اصبغ بن نباته از امیر المؤمنین و عمیر مأمون از امام حسین علیه السلام نقل میکنند که میفرمودند: 📖«مَنِ اخْتَلَفَ إِلَى الْمَسَاجِدِ أَصَابَ إِحْدَى الثَّمَانِ أَخاً مُسْتَفَاداً فِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْ عِلْماً مُسْتَطْرَفاً أَوْ آيَةً مُحْكَمَةً أَوْ رَحْمَةً مُنْتَظَرَةً أَوْ كَلِمَةً تَرُدُّهُ عَنْ رَدًى أَوْ يَسْمَعُ كَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَى هُدًى أَوْ يَتْرُكُ ذَنْباً خَشْيَةً أَوْ حَيَاء» 👈آری این مساجد را باید دریافت! آنها را احیاء کرد. در تعظیمش کوشید. مردم را با آن آشنا کرد. حوزه های علمیه باید بر محور این مساجد شکل بگیرند و در این نقاط به بدنه ی جامعه متصل شوند. 👈اگر این بنای حکیمانه را در جایگاه اصلی اش در هندسه ی دینی قرار ندادیم و بخواهیم با طرح های بدیل کار را حل کنیم راه به جایی نخواهیم برد. معنایش دوری از ‌طرح دین و پرداختن به طرحهای خودمان است. با این وجود این کارهای جهادی هم خوب است. ولی اگر مسجد را درنیابیم عرصه ی تبلیغ را باخته ایم!