باسمه تبارک و تعالی (۹۰۲) «ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ أَ تَدْرِي مَا الِاسْتِغْفَار؟!» «پرهیز از ساده اندیشی پیرامون گناه» 🚫یکی از اوهام باطلی که باعث شده گناهان برایمان چندان مهم جلوه نکند این است که فکر میکنیم مانند این دنیا پیوند ما با گناه ربطی اعتباری است. همین است که گمان میکنیم صرف پشیمانی و طلب بخشش و حداکثر جبران کردن کفایت میکند! ✋آری گاهی گمان میکنیم بعد از گناه استغفاری کرده و خدا هم بخشیده و قضیه تمام میشود! 🔸در این پندار خام گویا توپ بخشایش در زمین خدایی مهربان افتاده و اوست که مجبور است ببخشد. اگر نبخشد کار بدی کرده و باید ببخشد! «کأَنَّ لِيَ‏ التَّطَوُّلَ‏ عَلَيْك» اینجاست که باید گفت مادرت به عزایت بنشیند! میدانی استغفار چیست؟! «ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ أَ تَدْرِي مَا الِاسْتِغْفَار» 🔹دریغا که توپ در زمین خود خودمان است! ربط ما با اعمالمان بسی عمیقتر از آن است که گمانش را میکنیم! وقتی گناهی از ما سر میزند واقعیتی تاریک در عالم هستی ایجاد میکنیم که دیگر هست که هست! 🔸ظلمتی که به دست خودمان در عالم وجود متولّد شده و ما را اسیر تبعات خودش خواهد کرد. این گناهان حقیقتا مانند باتلاق و گرداب ما را به درون خود میبلعد. با چنین حالی باید از روی اضطرار استغفار کنیم و به درگاه اولیاء الهی پناه ببریم! 🔹اگر چنین شد تازه حال واقعی استغفار پیدا میکنیم! بر فرض عقوبت هم نشویم، بیرون رفتن واقعی از آثار این گناهان به چیزی مثل معجزه نیاز دارد. رفقا از روی عجز در قنوتهایمان گاهی بگوییم: 📖«رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِين‏»