👈لحن و موسیقی هم از ابواب دانش معانی است از آن حیث که زمینه برای کدگزاری معانی ثانوی است و هم از ابواب دانش بدیع است از آن جهت که میتوان به شکل مطلق از آن استفاده کرده و اگر منافاتی با بلاغت کلام نداشته باشد بر زیبایی آن افزود. ⚪️حال که این مقدّمات را دانستیم باید گفت آن دعایی که مضمون مسألت و تضرّع و درخواست مغفرت دارد یک مقتضای حال خاص خودش را به شکل طبعی در عالم لحن و موسیقی میطلبد. آن هم صدایی محزون و خشیت و گریه آور نه صدایی مفرّح و بهجت افزا که به تعبیری انسان دوست دارد با آن بشکن بزند! این بی سلیقگی بلاغی یا عدم بلاغت است. 🚫چرا این دعا را در قالب این لحن و موسیقی میریزی؟! این یعنی بلاغتش را رعایت نمیکنی! اثرش را خنثی میکنی. طبع سلیقی که حالا این اصطلاحات را بلد نیست فقط این را احساس میکند که این نمیچسبد! ✋ولی اگر اینطور است چرا آن دوستمان میگفت زیبا میخواند؟! به نظرم چون این دوستمان آن را از حیث «بدیع مطلق» لحاظ کرده بود. 👈احتمال میدهم چون چندان به معنا توجّه نمیکرد یا نمیخواست با عمقش ارتباط برقرار کند عمدتا نظرش را خود زیبایی لحن و موسیقی جلب کرده بود لذا درک عدم تناسب نکرده و فقط زیبایی را درک میکرد! بسیاری همینطور هستند. 👈همین است که بازار این نوع بی بلاغتی خیلی داغ است! چون افراد خیلی وقتها در عالم موسیقی و لحن به بدیع مطلق توجّه دارند. آن را خادم و ابزار بلاغت لحاظ نمیکنند. 🔸إنَّ الْقُرْآنَ نَزَلَ‏ بِالْحُزْنِ‏ فَاقْرَءُوهُ بِالْحُزْنِ🔸 حالا که اینها را دانستیم متوجّه میشویم که چرا امام صادق علیه السلام همانطور که در کافی آمده است: «إِنَّ الْقُرْآنَ نَزَلَ‏ بِالْحُزْنِ‏ فَاقْرَءُوهُ بِالْحُزْنِ» یعنی این قرآن کریم خودش یک موسیقی طبعی دارد. آن هم لحنی محزون است. آنهایی که اهل باطن هستند میفهمند. 👈گویا مانند صدای محزون نی است که از نیستانش بریده شده است و دارد مینالد. از آن بالا بالاها که عالم اتّحاد و عشق و یگانگی و احکام است به پایین نازل شده و مدام از وطنش دور شده و اینگونه دچار جدایی و تفصیل گشته است. گویا محزون است. 👈از آن طرف هم مناسبت حال ما در دوری از معانی قرآنی و سرچشمه ی نور و هبوط در دار ظلمت این است که با صدای محزونی با تلاوت این آیات به یاد آن عوالم نور افتاده و از دوری خود بنالیم و با چنگ زدن به ریسمان آیات بخواهیم به وطن اصلیمان برگردیم. 👈از اینجاست که بلاغت قرآن خواندن تلاوت آن با صوت حزین است. همین است که معمولا ترتیل در مقام صبا یا گاهی بیات را خود انسان هم میفهمد تناسب بیشتری دارد؛ به تعبیر امیر المؤمنین در باب تلاوت قرآن کریم: «أَفْزِعُوا قُلُوبَكُمُ الْقَاسِيَة» 👈در روایت دیگری در کافی امام صادق علیه السلام میفرمایند خداوند متعال به حضرت موسی نیز وحی فرستاد که هر وقت میخواهی تورات را بخوانی مانند یک بنده ی ذلیل فقیر با صوتی حزین برایم بخوان! 📖«إِذَا وَقَفْتَ بَيْنَ يَدَيَّ فَقِفْ مَوْقِفَ الذَّلِيلِ الْفَقِيرِ وَ إِذَا قَرَأْتَ التَّوْرَاةَ فَأَسْمِعْنِيهَا بِصَوْتٍ‏ حَزِينٍ‏» 🔻رفقا هنر با صوت حزین و نغمة رخیمة تلاوت کردن و دعا خواندن را یاد بگیریم. خیلی اثر دارد. قلب انسان را خاشع میکند. به شکلی راهی برای فهمیدن و اثر کردن بیشتر قرآن و ادعیه بر قلبمان است🔺 🔹برخی طوری میخوانند که از نوع بدیع مطلق است. به تعبیر بنده نوعی «تفسیر به رأی بلاغی» میکنند. نوعی تأویل بلاغی است. نباید ترویجش داد و باید از آن حتّی الامکان پرهیز کرد. تفسیر به رأی بلاغی داستان مفصلی دارد که باید جای دیگری در موردش بحث کنیم. 👈سرّ زیبایی تلاوتهای منشاوی همین است. سرّ زیبا بودن برخی تلاوتهای مصطفی اسماعیل همین است. گاهی برخی تلاوتهای سید متولّی عبد العال را که میشنوم هر چند بسیار زیباست ولی به نظرم در بسیاری از مواقع زیباییش از سنخ بدیع مطلق است و ربطی به قرآن کریم و مقتضای حال آیاتش ندارد.