باسمه تبارک و تعالی (۹۳۳) «سبب گرایی متوکّلانه و توحیدی» «دلالت استبطانی» 🔹بعد از نماز در مسجد محلّ به آیه ی ۱۰۲ سوره مبارکه نساء رسیده بودند. بیایید با دقت در آن تدبر کنیم: 📖«وَ إِذا كُنْتَ فيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ فَلْتَقُمْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَكَ وَ لْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِنْ وَرائِكُمْ وَ لْتَأْتِ طائِفَةٌ أُخْرى‏ لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ وَ لْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ فَيَميلُونَ عَلَيْكُمْ مَيْلَةً واحِدَةً وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِنْ كانَ بِكُمْ أَذىً مِنْ مَطَرٍ أَوْ كُنْتُمْ مَرْضى‏ أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُمْ وَ خُذُوا حِذْرَكُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْكافِرينَ عَذاباً مُهيناً» 👈بزرگواری که میخواست این آیات را معنا کند گفت ببینید یعنی در دل جنگ هم باز نماز جماعت چقدر مهم است! ای مؤمنین بیشتر به نماز جماعت بیایید! برداشت جالبی بود. چون در سیاق و بافت حضور در مسجد و جماعت بودیم به نظرم این معنا راحتتر از این آیه برداشت میشد. قطعا یکی از پیامهای آیه هم همین بود. 👈ممکن بود شخصی دیگر که در فضای شرکت در جماعت به این آیه نگاه نکند از آن ارزش و اهمیت اصل نماز را درک کند. این هم یکی از پیامهای قطعی آیه است. ولی وقتی خودم این آیات را میشنیدم برداشت دیگری با توجّه به زاویه ی دیگری که شاید در آن بیشتر حضور داشتم از این آیه پیدا کردم. ✔️اینها پیامهای قطعی آیه است و از باب ظنّ و گمان نیست. میشود به شکل قطعی به آیه نسبت داد. آن پیامهایی که هر چند در لایه ی ظهور کلام در ظاهر وجود ندارد و اساسا کلام برای بیان آن نیامده ولی به شکل واقعی و قطعی لایه هایی از حقایق تنیده شده به کلام است. کلام از زاویه ی دیگری به آنها هم دلالت میکند. اینها را «دلالتهای استبطانی» مینامم. ورود به عالم دلالتهای استبطانی ورود به عرصه ی دیگری از فهم آیات و روایات است. 🔹همینکه این آیات شریفه تلاوت میشد این معنا برایم روشنتر میشد که چطور بین توجّه توحیدی و توجّه به نظام اسباب جمع کرده است. در اوج نماز آن هم به جماعت پشت سر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله هم باشی نظام اسباب تعطیل نمیشود. باید هر دو را با هم جمع کنید. هیچ کدام را فدای دیگری نکنید! ✋اصلا نکند به این خاطر که شما انسانهای خوبی هستید و در حال مناجات با خدا گمان کنید خدا برایتان پارتی بازی میکند! دیگر خدا هوایتان را دارد! نخیر! خود رسول خدا هم به نقل واقدی در مغازی در جنگ احد دو زره روی هم به همراه کلاه خود پوشیده بودند! 👈باید به قواعد نظام اسباب که خود خدا اراده کرده اینطور باشد نیز ایمان داشته باشید. آن روی توحید ایمان به همین نظام اسباب است. 🔻اگر چنین است یک نتیجه ی سنگینی میتوان گرفت! آن هم اینکه مؤمن واقعی حتّی بیشتر از انسانهای مادّی در نظام اسباب فرو میرود. بیشتر مراقب اسباب میشود. طوری به تأثیر آنها در ظاهر اعتقاد پیدا میکند که مادّی گرا ها هم به این اسباب اعتقاد ندارند! اهل بررسی و حزم و دور اندیشی و حساب و کتاب و «خُذُوا حِذْرَكُمْ» است. ولی محتوا و عمق این رجوع به اسباب یک اسبابگرایی توحیدی است. این اسباب را جلوه گاه آن توحید میداند🔺 👈لذاست که در دل اسباب توجّهش فقط به آن مسبب الاسباب است و نمازش در دل جنگ هم قطع نمیشود که: «إِنَّ الصَّلاةَ كانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنينَ كِتاباً مَوْقُوتا» ✔️انسان مؤمن باید جنبه و ظرفیّت و شرح صدر داشته باشد! وقتی خدا را دید طبیعت را رها نکند و اگر طبیعت را دید خدا را رها نکند! طبیعت مگر چیست؟ همان اسباب و مجاری است که خدا خواسته عالم را آنگونه مدیریت کند. اگر کسی طبیعت و اسباب را نبیند در واقع اراده خدا را ندیده و اگر نخواهد اسباب را ببیند در واقع تکبّر دارد. و از آن طرف اگر خدا را نبیند در واقع طبیعت و اسباب را به خوبی نفهمیده که اینها مجاری ای بیش نیستند و هیچ چیزی از خود ندارند؛ دست خدا بسته نیست و خدا از همه چیز به ما نزدیکتر است. 👈نشانه ی صداقت در این توحید برتر و سببگرایی متوکّلانه این است که به فرموده ی امام سجاد علیه السلام انسان اینگونه باشد: 📖«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَصُولُ‏ بِكَ‏ عِنْدَ الضَّرُورَةِ، وَ أَسْأَلُكَ عِنْدَ الْحَاجَةِ، وَ أَتَضَرَّعُ إِلَيْكَ عِنْدَ الْمَسْكَنَة» 👈طوری که اگر تمام اطبّاء دنیا خواستند انسان را نا امید کنند و هیچ سببی دیگر در کار نبود حال درونی انسان این باشد که حقیقتا اگر خدا بخواهد میشود و با این حال به درگاه خدا تضرّع کند. به قول آن انسان معنوی در مثنوی معنوی: گفت آری گر توکل رهبر‌ست این سبب هم سنت پیغمبر‌ست گفت پیغمبر به آواز بلند با توکل زانو‌ی اشتر ببند رمز الکاسب حبیب الله شنو از توکل در سبب کاهل مشو