👈باید گفت بله ولی با این روشی که شما به ما یاد دادید فی الصیف ضیعت اللبن شدیم. استعدادهای ما شکوفا نشد. باور کنید اگر با این دست فرمان که عرض کردم بروید آنقدرها هم افراد در فضای فقه اجتهادی حرف جدید برای گفتن ندارند! 🔸«خلاصه»🔸 خلاصه کنم عرایضم را! این کتبی مانند مکاسب و کفایه به عنوان متونی فرعی برای ارائه اجتهاد طراز خوب است که باید منبعی برای نگارش کتب درسی اجتهادی باشد! نه اینکه وقت همه را با دشواری های غیر لازم این کتب گرفت! 🔹در اجتهاد غایت باید استقلال طلاب باشد. درس خارج هم نباید تدریس تحقیقات استاد باشد والا فرقی با کتبی مانند کفایه و مکاسب نخواهد داشت. 🔸 درس خارجی در این بسته ی ایصال طلاب به اجتهاد فائده دارد که آخرین مرحله در فعلیت دادن به فرآیند استقلال طلاب از جهتی و نمایانگر سطحی بالاتر از اجتهاد طراز در کتب آموزشی از جهت دیگر باشد. 🔹از این رو اوّلا باید کاملا ناظر به طلاب حاضر در درس و در مقام بحث با آنها و اجمالا درخواست نظر از آنها القاء شود تا چیزی شبیه کتاب نشود و از طرف دیگر سطح علمی بالاتر و نشان دهنده تلاش افزونتری از تلاشهای موجود در تراث باشد. 👈آنچه در سبک استقلال اجتهادی گفتیم تنها به بعد تعلیمی فقه اجتهادی نظر داشت؛ کاری به نقدهای دیگر تدریسی و استفاده از سبکهای نوین تعلیم و تربیت و همینطور بعد دانشی نداشتم. 👈کاری به فرق بین اجتهاد و پژوهش و باز شدن عرصه های پژوهش و ابزارهای آن برای طلاب امروزی برخلاف زمانهای قبل و ضرورت تجدید نظر در مقدمات اجتهاد و تنظیم بخشی از آن متناسب با مقدمات پژوهش فقهی هم نداشتم. 👈کاری به آنکه امروزه بیش از نیاز به فقیه نیازمند فیلسوف فقه در حوزه ها هستیم هم نداشتم. جای دیگر باید از این ابعاد بحث کرد. 👈بر اساس آنچه در بسته استقلال اجتهادی بیان شد هم صرفه جویی در زمان میشود و هم کیفیت کار و استقلال طلاب بالاتر میرود و هم درس خارج ها رونق بیشتر میگیرد! 👈فکر هم میکنم طرحی عملیاتی باشد و اینطور نیست که در کنج دنج تخیلات ذهنی جای داشته باشد. منتها به چیزی که نیازمند است تکیه به نیروی انتخاب و اختیار و بیرون رفت از توهّمات جبر انگارانه است. تسلیم شرایط موجود نباید شد و باید باور نمود میشود تغییر داد. باور نمود مصلحت در تغییر است. بحث کرد! محاجه کرد!