باسمه تبارک و تعالی «جوانمردان، جوانمردی کجا رفت؟!» 💔میخواهم به تشییع شهدا بروم. آنچنان به این عزیزان غبطه میخورم که قلبم به درد می آید. ای زیرکها! ای زرنگها! چه راحت جلوی دیدگان ما درماندگان فرو رفته در باتلاق ظلمات این دنیای فانی سوار همای سعادت شدید و رفتید! «وَ فِي ذلِكَ فَلْيَتَنافَسِ‏ الْمُتَنافِسُون‏» سبکبالان خرامیدند و رفتند! مرا بیچاره نامیدند و رفتند! اسیر و زخمی و بی دست و پا من! رفیقان این چه سودا بود با من! رفیقان رسم همدردی کجا رفت؟ جوانمردان، جوانمردی کجا رفت؟! تو بالا رفته ای من در زمینم برادر روسیاهم، شرمگینم بر این در وای من قفلی لجوج است بجوش ای اشک، هنگام خروج است 💔یک درد دلی با این عزیزان دارم. گفتم مگر برای شما حدیث آن ختمی مرتبت را نخوانده بودند که: «مَنْ أَكَلَ وَ ذُو عَيْنَيْنِ‏ يَنْظُرُ إِلَيْهِ وَ لَمْ يُوَاسِهِ ابْتُلِيَ بِدَاءٍ لَا دَوَاءَ لَه‏» همینطور جلوی دیدگان زل زده ی ما تشنگان و خستگان از آن آب حیات مینوشید و دلتان برای ما بیچارگان نمیسوزد؟! 💔لااقل مخفی سر میکشیدید و شعله ی حسرتش را به دل بیچاره ی ما نمیکشیدید! اگر میخواهید حلالتان کنیم دعایمان کنید. میدانیم جزای صدق و پاکیتان بود: «لِيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقينَ بِصِدْقِهِم‏» ولی مگر ما بیچارگان دل نداریم؟! خدایا اگر همه اش به لیاقت است پس فضلت کجاست؟! 📖«إِلَهِي وَ سَيِّدِي إِنْ كُنْتَ لَا تَغْفِرُ إِلَّا لِأَوْلِيَائِكَ وَ أَهْلِ طَاعَتِكَ فَإِلَى مَنْ يَفْزَعُ‏ الْمُذْنِبُونَ‏ وَ إِنْ كُنْتَ لَا تُكْرِمُ إِلَّا أَهْلَ الْوَفَاءِ بِكَ فَبِمَنْ يَسْتَغِيثُ الْمُسِيئُون‏»