باسمه تبارک و تعالی (۹۷۶) «بار عام الهی» «هر آنکه هستی باز آ ...» 😞مدّتی است که خوفی عظیم بر دلم نشسته! اصلا دیگر صدای تو را آن ملکوتیان میشنوند؟! نکند دیگر عباداتت مقبول نیست و دعایت شنیده نمیشود؟! نکند بی حیایی ات کارت را به جایی رسانده که گفته باشند اخْسَؤُا فيها وَ لا تُكَلِّمُون‏! وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا أَغْفِرُ لَكَ بَعْدَهَا أَبَداً. 😞آخر چه چیزی دیگر دارم بگویم؟! «أَمَرْتَنِي فَعَصَيْتُكَ وَ نَهَيْتَنِي فَارْتَكَبْتُ نَهْيَكَ فَأَصْبَحْتُ لَا ذَا بَرَاءَةٍ فَأَعْتَذِرَ وَ لَا ذَا قُوَّةٍ فَأَنْتَصِر» چه عذری دیگر از این سگ ولگرد و این جیفه ی لیل و بطّال نهار پذیرفته است؟! 📖«فَيَا سَوْأَتَا مِمَّا أَحْصَاهُ عَلَيَّ كِتَابُكَ فَلَوْ لَا الْمَوَاقِفُ الَّتِي أُؤَمِّلُ مِنْ عَفْوِكَ الَّذِي شَمِلَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ لَأَلْقَيْتُ بِيَدِي‏» 😢در همین احوال خوف و نگرانی ناگهان از آن کریم و رحیم ازل و ابد نسیم لطفی بر دل میوزد که این خوف تا در این دنیایی زائل نخواهد شد! ولی مگر به تو وعده ندادیم که زمانهایی را بار عام و اذن عام دادیم؟! درب ملکوت را حتّی بر مطرودان گشودیم و وعده استماع دادیم؟! 😢مگر برایت شب جمعه و شب قدر و عرفه و نیمه ی شعبان و... قرار ندادیم؟! برخیز! برخیز و شاد باش که به تو بیچاره هم اذن دخول داده اند و وعده کرده اند که کلام تو روسیاه را هم بشنوند! و این لحظات بزرگ را دریاب که کلام توی مطرود هم مسموع است. 🙏و بدان! تا در بند خودی و لیاقت خود سزایت ناامیدی و هجران است! و تا از خودت رها شوی و نظرت به فضل و کرامت ما منوّر گردد پاداشت لطف و مرحمت است.