🔵یکی از دوستان میگفت اسمش را بگذاری کشکول القربان بهتر است! شبیه نوادر الحکمة یا همان دبة شبیب محمد بن احمد بن یحیی اشعری قمی است! همه چیز در آن پیدا میشود! 👈راستی اخیرا از یکی از علما شنیدم که از مرحوم آیت الله بهجت نقل میکرد که کتاب نوادر در مسکو موجود است و خود ایشان گفتتند شاید بتوان آن را در کتابخانه عظیم تاتارستان در غازان پیدا نمود! اگر کسی همت کند و این کتاب پیدا شود خیلی نکات خوبی از تاریخ حدیث شیعه روشنتر میشود. 👈بگذریم! کاری به نقد کلام دکتر سریع القلم و تحقیق مراد واقعی ایشان هم ندارم. درستش آن است که بگوییم یعنی با تقوا و دانش حرف بزنید. ای مستمعین شما هم مقداری شخصیت داشته باشید و دنبال هر حرفی نروید. شما اهل دانش نیز به جای پرداختن به موضوعات مختلف اگر فضلی دارید آن را در یک موضوع ویژه خرج کنید که به مرور در طول زمان یک سرمایه اجتماعی برای اعتبار حرفهایتان درست کنید. اینها را میتوان با حسن ظنّ از کلام ایشان برداشت نمود که البته مطلب صحیحی است. ولی آیا معنایش این میتواند باشد که ما دیگر در عرصه های مختلف فکر و نظری نداشته باشیم؟! 👈اگر اینطور است خود این کلام ایشان و بسیاری از کلمات و مقالات دیگرشان لااقل خود ابطالگر بوده و در امور بسیار متنوعی ابراز نظر نموده اند. 💡به ذهنم خطور کرد که خیلی سریع القلم نکاتی در این زمینه بنویسم😊 🔸نکته اول «حرف تخصصی مهم است یا حرف متخصص؟»🔸 بسیاری از نظرات گاهی تنها به این سبب که متخصص آن را نگفته مردود دانسته میشود! گویا صدق یک نظر مبتنی بر متخصص بودن قائلش است نه مطابقتش با واقعیت! اگر متخصص شرافتی دارد به دلیل انتظار منطقی بودن حرفش است نه اینکه بتوان حرف منطقی را با مغالطه «مگه تو متخصصی» خفه کرد! نظر متخصصانه یعنی نظر منطقی نه نظر کسی که اسمش متخصص است و عمرش را در یک رشته لزوما صرف یا تلف کرده باشد. اعتبار یک نظر در منطقی بودن آن است نه آنکه شخصی که عرف آن را متخصص میداند آن را ابراز نموده باشد. 🔸نکته دوم «لزوم سنجش حرفهای به اصطلاح تخصصی با محکمات فقاهت دینی»🔸 ما گاهی رویکردمان نسبت به اندیشه ها مربوط به سنجه منطقی آنان نیست که تخصّص ویژه آن رشته را لازم داشته باشیم. البته گاهی هم مساله مقدماتش روشن بوده و نیازی به تخصص ویژه ای ندارد. آنچه نباید از آن غفلت نمود آن است که میتوانیم از منظر دیگر تخصصی داشته باشیم که موضع نهادی مرجع مانند دین را در این مسأله استعلام مینماید. روشن است که این امر که همان فقاهت است به گونه ای است که میتواند در مسائل متنوع ابراز نظر نماید. ما نیز در مباحث بذل الخاطر عمدتا رویکرد دینی به مباحث داشته ایم. همین اندیشه های آقای سریع القلم و امثال ایشان که ادّعای تخصّص و فوق دکتری در امور خاصی دارند مگر کم جای نقد دینی دارد! به بهانه توسعه حرفهای خلاف نصّ صریح قرآن مانند تعامل با طاغوت و رها کردن مظلوم و وابستگی به ظالمین و پا گذاشتن روی عزّت و شرف و... میزنند. تئوری بردگی برای استکبار و استعمار جهانی به ما میدهند و بعد میگویند چون ما متخصصیم باید حرف ما را قبول کنید! 🔸نکته سوم «ماهر پروری یا فرزانه پروری؟ بهره کشی علمی و بردگی نوین انسان با تخصص گرایی»🔸 رویکرد مدرن تعلیم و تربیت انسان را بسان برده ای در نظر میگیرد که باید استعداد او را با ((تازیانه تخصص گرایی)) در زمینه های دیکته شده ی خاصی بیرون کشید تا با رشد شاخه های مختلف تولیدات بیشتری حاصل آید! به عبارتی انسان در خدمت تولید قرار میگیرد نه تولید در خدمت انسان. این رویه البته رفاه ظاهری را بیشتر میکند ولی به جامعیت و فرزانگی انسان لطمه جدی میزند. در باطن آن نیز به نوعی اصالت حیات دنیایی موج میزند. در باطن آن نوعی استفاده ابزاری از علم موج میزند. 🔻تعلیم و تربیت جدید به دنبال فاخر نمودن سطح اندیشه بشر نیست بلکه به دنبال ماهر کردن آحاد در رشته های مختلف برای بهره کشی از آنان است🔺 🔹دیگر از این سبک تعلیم و تربیت انسانهای حکیم و فرزانه بیرون نخواهد آمد. اگر دقت کنید به خوبی میبینید که به اصطلاح این متخصصان رشد وجودی و شخصیت والاتر کسب نکرده اند. در اینگونه تخصص گرایی دیگر علما و فرزانگانی رشد نخواهند کرد که معماری و طراحی استکبار و استعمار را برنتابند! همه حقوق بگیران و اجیران اصحاب ثروت و قدرت هستند. عالمی باقی نمی ماند که مظلومین به او پناه ببرند. لذا اینگونه تخصصی شدن ورای همه برکاتش خود از ابزارهای سلطه گران بوده و موضوع علم سیاست است. توده ها و مخصوصا علما را با آن مهار کرده اند. حکومت کردن بر انسانهای غیر آگاه و غیر جامع و غیر رشد یافته آسان است.