🔸«باب الهداية من الله عز و جل»🔸
این فضای روایی را مرحوم برقی خیلی خوب در بابی تحت عنوان «باب الهداية من الله عز و جل» شکار کرده است. بیش از بیست روایت نقل میکند. مرحوم کلینی نیز این فضا را پسندیده و دقیقا همین عنوان را در کافی گشوده ولی تنها چهار روایت از روایات برقی را نقل میکند. جالب این است که سعی میکند هر چهارتا را با سند مستقلی از برقی نقل کند و این نشان میدهد که گویا تا جایی که میتوانسته اند اسناد دیگر غیر مشهور را حفظ میکرده اند یا بهترین سندها را ذکر میکرده اند والله اعلم. لذا مرور همان روایات مرحوم برقی برای روشنتر شدن فضا مناسبتر است.
👈البته این مضامین را باید در فضای نفی جبر و امکان هدایت که از قرائن قطعی تفسیر این مضامین در منطق روایات است فهمید. خلاصه مضمونش این است که شیعه شدن به این آسانی ها که فکر میکنید نیست. فضای این روایات پیرامون فضای این آیات چیده شده که «إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ» و «أَ فَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِين»
👈اینها عادتا نمیتوانند. باید یک کار خدایی و یک اراده ی خدایی ایجاد شود تا باب هدایت باز شود. مسأله ی هدایت دینی خیلی الهی تر و غیبی تر از آن است که گمانش را میکنید: «مَا لَكُمْ وَ لِدُعَاءِ النَّاسِ؟! إِنَّهُ لَا يَدْخُلُ فِي هَذَا الْأَمْرِ إِلَّا مَنْ كَتَبَ اللَّهُ لَه»
👈بعد حضرات علیهم السلام از این حقیقت یک نتیجه ای میگیرند که بنابراین برای هدایت این و آن و حتّی نزدیکان و برادرانتان حرص نزنید! کلا از این حوزه بیرون بیایید: «مَا لَكُمْ وَ لِلنَّاسِ؟! كُفُّوا عَنِ النَّاسِ وَ لَا تَدْعُوا أَحَداً إِلَى أَمْرِكُم» عجیب آن است که یکی از شیعیان میگوید اولادم به سن بلوغ رسیده اند، دیگر به آنها حقیقت را بگویم؟! حضرت میفرماید نه! اگر خدا بخواهد خودشان خواهند آمد: «إِنَّ لِي أَوْلَاداً قَدْ أَدْرَكُوا فَأَدْعُوهُمْ إِلَى شَيْءٍ مِنْ هَذَا الْأَمْرِ؟ فَقَالَ لا»
👈ولی نا امید هم نباشید. آنهایی که اهلش باشند روزی خدا دست آنها را هم میگیرد. خدا اگر مصلحت ببیند یک نوری به قلبشان می اندازد تا آخر سر از وادی حقیقت در بیاورند: «مَا أَنْتُمْ وَ النَّاسَ؟! إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَيْراً نَكَتَ فِي قَلْبِهِ نُكْتَةً بَيْضَاءَ فَإِذَا هُوَ يَجُولُ لِذَلِكَ وَ يَطْلُبُه»
👈در روایت دیگری میفرماید اینها اصلا مگر دینشان چیست؟! اینها دینشان را از آباء و اجداد و از دیگران گرفته اند! به همانها هم اعتماد دارند! بهره شان همان است. اینها دینشان را از همان صحابه گرفته اند و اسلامشان همان است. از ما نگرفته اند که حالا به راحتی بتوان آنها را هدایت کرد: «ذَرِ النَّاسَ فَإِنَّ النَّاسَ أَخَذُوا عَنِ النَّاسِ وَ إِنَّكُمْ أَخَذْتُمْ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ عَلِيٍّ وَ لَا سَوَاء»
🔸«مَا عَلَيْكَ أَنْ تُخَلِّيَ بَيْنَ النَّاسِ وَ بَيْنَ رَبِّهِمْ؟!»🔸
به عنوان نمونه دیگر به روایت سوّم «بَابٌ فِي إِحْيَاءِ الْمُؤْمِن» کافی بنگریم. مرحوم کلینی با سندی صحیح از استادش احمد بن محمد و ایشان از مرحوم برقی و ایشان از پدرشان و ایشان هم از نضر بن سوید و ایشان هم از یحیی بن عمران حلبی و ایشان هم از ابو خالد قمّاط از حمران بن اعین این روایت را شنیده اند. رجال این سند همگی شیعیان توثیق یافته اند.
👈امام صادق علیه السلام وقتی دید حمران بن اعین که یکی از متکلّمین شیعه بوده ناراحت است که چرا در امر تبلیغ تشیّع و مذهب حق مثل قبل موفق نیست فرمودند چرا حالا اینقدر اصرار داری بر هدایت این و آن؟! گویا فکر میکنی به میزان تلاش تو مربوط است که حالا اینقدر ناراحتی! «وَ مَا عَلَيْكَ أَنْ تُخَلِّيَ بَيْنَ النَّاسِ وَ بَيْنَ رَبِّهِمْ فَمَنْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يُخْرِجَهُ مِنْ ظُلْمَةٍ إِلَى نُورٍ أَخْرَجَه»
👈بعد حضرت فرمودند حالا اگر هم میخواهی تبلیغ امر ما را بکنی همینقدر یک چیزی اندکی بگو و استمزاج کن و ادامه نده: «ثُمَّ قَالَ وَ لَا عَلَيْكَ إِنْ آنَسْتَ مِنْ أَحَدٍ خَيْراً أَنْ تَنْبِذَ إِلَيْهِ الشَّيْءَ نَبْذا» اینجا حمران به تعبیر بنده اشکال کرد که پس این آیه ی شریفه چه میگوید که: «مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَميعاً»؟!
👈خب اشکال حمران روشن است. یعنی امر هدایت آنقدر ثواب دارد و آنقدر عظمت دارد که حرص خوردن برایش ارزش دارد. به نظرتان حضرت چه پاسخی میدهند؟! در این روایت و در برخی روایات دیگر معمولا این آیه ی شریفه را به نجات انسانها -فارغ از مرام و مسلکی که دارند- از آتشسوزی و غرق شدن و مانند آن تفسیر میکنند.
⬇⬇⬇