👈ظهور یک خودیت نوین در قالب خود خانوادگی! از مقوّمات فکری چنین خانواده هایی نوعی فردگرایی عاطفی را میتوان اشاره نمود که زناشویی را بر پایه ی مهرورزی شکل میدهد. 👈امروزه هنوز چنین نوع از خانواده ای اجمالا هیمنه ی خود را در فرهنگ ایران و بلکه جهان دارد. 🔸خانواده مدرن🔸 به مرور با رشد فرهنگ مدرن و فردگرایی عاطفی و گسترش سطح رفاه و شغل و آموزش و استقلال نسبی اقتصادی زنان و مردان سنخ رابطه زن و مرد به سمت اجتماع لذّت دگرگون شده و خانواده به حوزه ی ارضای شخصی تقلیل داده شد. 👈در این زمان بود که مفهوم عشق که مفهومی بسیار مهجور و افسانه ای بود به مفهومی شایع مبدّل گردید؛ 👈در کلام برخی از صاحب نظران دیدم که اساسا مفهوم عشق رمانتیک تقریبا تا پیش از دوران اخیر در غرب رواج نیافته بود و در اکثر فرهنگهای دیگر هرگز وجود نداشت. 👈تنها در دوران نوین بود که عشق، ازدواج و تمایلات جنسی در پیوند نزدیک با یکدیگر در نظر گرفته شد! آری! گسترش آرمانهای عشق رمانتیک شدیدا به گذار از جامعه ی روستایی به جامعه ی صنعتی شهری بستگی داشت. 👈در این برهه از تاریخ خانواده است که جذابیت و ارضاء طرفین برای هم و همینطور میزان سازگاری اخلاقی بسیار مهم شده است. 👈روشن است که بنا نمودن امری خطیر به عنوان خانواده بر چنین پایه ی سستی بنای علی شفا جرف هار است! از اینجاست که بنای چنین خانواده ای بر زوال است و بقای آن به خودی خود با توجه به ناملایمات واقعی در صحنه زندگی چندان طبیعی نیست. 👈البته ممکن است به دلیل موانعی چون عادات بیرونی و دستورات دینی و دیگر عوامل کما بیش زنده اجتماعی به طلاق واقعی نیانجامد. ✋در اینجا باید بین اجتماع لذّت با اجتماع محبّت که در اندیشه حکما قوی ترین پیوندها را ایجاد میکند و حتّی از اجتماع منفعت خانواده سنّتی هم بالاتر است تفکیک نمود. 👈در خانواده مدرن که امروزه میان جوانان به مرور دیده میشود اصالت با نزدیکی و صمیمیت عاطفی و جنسی میان زن و شوهر است. 👈وقتی مناط پیوند خانواده بر چنین عنصری کما بیش نهاده شود به شکل طبیعی آثاری را به دنبال دارد که میتوان آنها را قبل از تجربه حدس زد. 👈گاهی با نگاهی سطحی میتوان از این پدیده به عنوان شیوع زن ذلیلی یاد کرد! اصلا نمیشود نسبت زوجین امروزی را به سادگی در بسیاری از موارد با والدینشان مقایسه کرد! مردان بسیار بیش از گذشته در کار منزل باید مشارکت داشته باشد! ✅البته با توجّه به هویّت دینی جامعه ی ایرانی و تأکید بر نان آوری مردان و عدم وظیفه زنان برای تأمین مایحتاج زندگی در مواردی شرایطی حتّی نا مطلوبتر از غرب در تشکیل خانواده ی ایرانی ظاهر شده است. 👈طبیعتا از لوازم چنین خانواده ای میتوان به کم شدن فرزند و شیوع طلاق اشاره کرد. انتخاب زوج نیز دیگر چندان به دست والدین و مقیّد به انتخاب فامیلی نبوده و معمولا با حسّ طرفینی که قبل از ازدواج در یک ملاقات و یا دوستی قبل از ازدواج رخ میدهد انجام میگیرد. 👈با ظهور عمق بیشتر این فرهنگ و گسترش رفاه و لذّتگرایی و فردگرایی و عافیت طلبی و در پی آن مسئولیت گریزی طبیعی انسان افراد به سمت ارضاء بدون تعهّد پیش رفته و دوستی و عشق بدون ضابطه خانوادگی زمینه گسترش یافته است. 🔶روشن است که چنین گرایشات و بینشهایی توان چندانی به الزام افراد به تشکیل اجتماع منزلی نداشته و از آنچه به نام خانواده میشناختیم التذاذ جنسی و روانی و عشق طرفینی برجسته شده است. 👈در این فضا مقولاتی مانند بالا رفتن سنّ ازدواج و یا تجرّد قطعی و یا شیوع خیانت و... قابل فهم است. 👈با توجّه به روح بی نهایت طلب انسان و ماهیت ابتلائی دنیا در این فضا نوعا وصال مدفن عشق بوده و خود باعث شیوع نوعی بد بینی و افسردگی شده است. 👈امروزه نیز با رشد فضای مجازی و ابزارهای استقلال اقتصادی زمینه های سرگرمی، خیانت و ارضاء بی ضابطه امیال مهیّا تر شده و اساس خانواده با تهدیدی جدّی مواجه گشته است. به تبع دیگر جایگاه جدّی برای فامیل نیز باقی نخواهد ماند. ✅اینها احکام کلّی عقل عملی انسانها در حالت ساده و بدون در نظر گرفتن امور دیگر است. اموری مانند گرایشات فطری و عادات اجتماعی و انگیزه های دینی که در هر حال نیروهایی تأثیر گذار میتوانند باشند. ✅آنچه گذشت زمینه های انتخاب عقل عملی عرفی انسانها است. توصیفی از یکی از زمینه ها و بسترهای مهمّ است. تغییر سبک زندگی و بسترهای زندگی و مهندسی آن به شکلی است که خانواده در آن معنای گذشته را نداشته باشد. 🔷این همان چیزی بود که به عنوان ابزاری دیگر در دست تصمیم شوم سیاسی برای از میان برداشتن خانواده به آن اشاره نمودیم. یعنی وجود بستری اجتماعی که میتوان آن را تحریک، تبلیغ و تشدید نموده و موانع آن را برداشت!