💡به ذهنم خطور کرد که معنای قابل توجّهی را بیان میکند. به تاریخ گوشزد میکند که اگر خواستید در مورد اسباب و علل شکست قبیله مراد در برابر بنی الحارث و همدان طبابت و قضاوت کنید دنبال عوامل عادی مانند ترس و ضعف قبیله مراد نروید! 👈نه اینطور نبود هر چند شما در ظاهر شکست ما را به عواملی مانند ترس، ضعف، عدم تدبیر، قلّت عدد و... تفسیر کنید. 👈مسأله این بود که در قاعده تداول الایّام روز روز ما نبود! گویا عواملی غیبی در کار بود. برای آن هم حساب باز کنید. 👈اگر همه جامعه شناسان و سیاست مداران و نظامیان را جمع کنید تا شکست ما را تحلیل کنند ولی باز نمیتوانند. مسأله همان بود! بگویید تقدیر این بود که شکست خوردیم! یا اگر سختتان است بگویید شانس نیاوردیم! 🔴در ابتدای سوره مبارکه حشر چه نکته مهمی گوشزد شده است؛ نه شما فکر میکردید یهود که حتّی قبل از عرب قرنها در یثرب ساکن بود از آنجا رانده شود و نه آنها چنین چیزی را احتمال میدادند ولی خدا خواست و شد! 📖«هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ دِيارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ ما ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا». 👈به قول مثنوی معنوی: چون خدا خواهد که مردی بفسرد سردی از صد پوستین هم بگذرد چون قضا آيد طبيب ابله شود و آن دوا در نفع هم گمره شود 👈صائب تبریزی نیز چه زیبا گفته: از نسیمی دفتر ایام برهم می‌خورد از ورق گردانی لیل و نهار اندیشه کن 🔸در روایتی که در مشکاة الانوار طبرسی دیدم امام باقر علیه السلام میفرماید: 📖«كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ يَقُولُ إِذَا أَرَادَ اللَّهُ أَمْراً أَخَذَ فِيهِ بِعُقُولِ النَّاسِ حَتَّى يُنْفِذَ أَمْرَهُ ثُمَّ يَرُدُّ إِلَيْهِمْ عُقُولَهُمْ أَ لَا تَرَى إِلَى قَوْلِ الرَّجُلِ فَعَلْتُ كَذَا وَ كَذَا وَ كَانَ عَقْلِي لَيْسَ مَعِي‏» 👈در تحف العقول نیز از امام رضا علیه السلام نقل میکند که: 📖«إِذَا أَرَادَ اللَّهُ أَمْراً سَلَبَ‏ الْعِبَادَ عُقُولَهُمْ فَأَنْفَذَ أَمْرَهُ وَ تَمَّتْ إِرَادَتُهُ فَإِذَا أَنْفَذَ أَمْرَهُ رَدَّ إِلَى كُلِّ ذِي عَقْلٍ عَقْلَهُ فَيَقُولُ كَيْفَ ذَا وَ مِنْ أَيْنَ ذَا» 🔵در هر حال فروه بن مسیک مسأله مهمّی را گوشزد کرد! کاری به صحّت و سقمش در مورد شکست قبیله مراد ندارم ولی کلّیت حرفش درست است. 👈آیا علوم انسانی حسابی برای تأثیر عالم غیب در این وقایع میتواند باز کند؟! یا همه چیز را میخواهد به محدودیتهای سطح تفکّر خودش تقلیل دهد؟! 👈پیش فرض حاکم بر تحلیلهای اجتماعی معمولا آن است که امور غیبی تأثیر ندارد. همه چیز همین عواملی است که میشناسیم. 👈این همان است که قرآن کریم بارها آن را ردّ کرده است. جنود و لشگریان غیب هم در کار است. 🔸شواهدی تاریخی برای کلام فروه بن مسیک🔸 مسأله ای است که همواره مورّخین مسلمان در تحلیل تاریخ به آن توجّه نشان داده اند: 🔸مسکویه کتاب تجارب الامم را در تاریخ بشر برای آن نگاشت تا درسهایی از تاریخ که به عنوان تجربه است را برای ما به یادگار بگذارد. 👈ولی در جایی از کتابش دیدم که تأکید میکند برخی از مراحل تاریخی طوری است که اصلا تجربه نیست بلکه به واقعه آسمانی شباهتش بیشتر است. آنها را هم نقل میکنم تا بدانید همه چیز با عقل و تدبیر شما نیست و دست التجاء به عالم غیب باید دراز کرد! 📖«و قد ذكرنا أشياء مما يجرى على الاتّفاق و البخت و إن لم يكن فيها تجربة، و لا تقصد بإرادة. و إنّما فعلنا ذلك لتكون هي و أمثالها في حساب الإنسان و في خلده و وهمه، لئلّا تسقط من ديوان الحوادث عنده و ما ينتظر وقوع مثله، و إن لم يستطع تحرّزا من مكروهه إلّا بالاستعانة باللّه، و لا توقّعا لمحبوبه إلّا بمسألته التوفيق، و هو- عزّ اسمه- خير موفّق و معين» 🔸به عنوان مثال دیگر عُتبی در تاریخ الیمینی در شرح احوال زمان غزنویان در مورد واقعه ای اینطور میگوید: 📖«اين حكايات بدان آوردم تا معلوم شود كه با تقدير بارى تعالى تدبير بشر باطل است و بر هر كس كه قضاء محتوم نازل گشت و اجل معلوم برسيد بى اختيار بميقات اجل و ميعاد فنا دود، چنان كه نصّ قرآن مجيد بدان وارد است : قُلْ لَوْ كُنْتُمْ في بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلى مَضاجِعِهِمْ ، و سخن صاحب شريعت عليه الصّلاة و السّلام بر آن شاهد : إذا أراد الله إنفاذ قضائه و قدره سلب ذوى العقول عقولهم حتّى ينفذ فيهم قضاءه و قدره».