👈مرحوم صدوق در علل الشرائع با سند خود از ابو بصیر نقل میکند که نزد امام باقر علیه السلام بودیم که در مورد ثروتمندان شیعه شروع به مذمّت کردیم. 👈امام باقر علیه السلام از این صحبتها بدش آمده و فرمودند اگر مؤمنی ثروتمند با دل رحمی با ثروتش به صله رحم و کمک به شیعه بپردازد خداوند به مراتب ثواب بیشتری به او خواهد داد. 👈اگر در قرآن کریم از اموال مذمّت شده یعنی آن اموالی که در غیر از فضای ایمان و عمل صالح رقم بخورد والا اگر در این فضا رقم بخورد بسیار مستحسن است: 📖«ذَكَرْنَا عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ ع مِنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنَ الشِّيعَةِ فَكَأَنَّهُ‏ كَرِهَ‏ مَا سَمِعَ مِنَّا فِيهِمْ قَالَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ إِذَا كَانَ الْمُؤْمِنُ غَنِيّاً رَحِيماً وَصُولًا لَهُ مَعْرُوفٌ إِلَى أَصْحَابِهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ مَا يُنْفِقُ فِي الْبِرِّ أَجْرَهُ مَرَّتَيْنِ ضِعْفَيْنِ 📖لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ فِي كِتَابِهِ‏ وَ ما أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِنْدَنا زُلْفى‏ إِلَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِكَ لَهُمْ جَزاءُ الضِّعْفِ بِما عَمِلُوا وَ هُمْ فِي الْغُرُفاتِ آمِنُون‏» 👈همین مضمون در روایت دیگری در تفسیر قمّی آمده است. بر اساس این روایت شخصی نزد امام صادق علیه السلام یادی از ثروتمندان نموده و شروع به مذمّت آنها نمود! 👈حضرت با حالت خاصّی فرمودند: ساکت شو! در ثروت که بدی ای به خودی خود نیست! اگر از آن درست استفاده شود اتّفاقا به ثوابی مضاعف خواهد رسید! 📖«وَ ذَكَرَ رَجُلٌ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الْأَغْنِيَاءَ وَ وَقَعَ فِيهِمْ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع اسْكُتْ فَإِنَّ الْغَنِيَّ إِذَا كَانَ وَصُولًا لِرَحِمِهِ وَ بَارّاً بِإِخْوَانِهِ أَضْعَفَ اللَّهُ لَهُ الْأَجْرَ ضِعْفَيْنِ 📖لِأَنَّ اللَّهَ يَقُولُ‏ وَ ما أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِنْدَنا زُلْفى‏ إِلَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِكَ لَهُمْ جَزاءُ الضِّعْفِ بِما عَمِلُوا وَ هُمْ فِي الْغُرُفاتِ آمِنُون‏» 🔸اگر از ثروت مذمّتی شده ناظر به آسیبهای آن مانند طغیان، اسراف، ادا نکردن حقوق، فخر فروشی و... است. بین ثروت اندوزی یا همان کنز کردن با خود ثروتی که به جریان افتاده و در مسیر خیر و تعالی جامعه حرکت کند مانند ثروت حضرت خدیجه که بستر رشد اسلام شد خیلی تفاوت است! 👈در روایات متعدّدی خود مفهوم غنا مدح شده است. مؤمنین سفارش به رسیدن به حالت غنا شده اند. رفقا مسائل بدیهی مانند این را خیلی برایمان نظری کرده اند! خیلی روشنتر از آن است که بخواهیم زیاد برایش دلیل بیاوریم. ✔متأسّفانه هندسه حاکم بر مفاهیم دینی مانند فقر، غنا، زهد و... در ذهن متشرّعه هندسه دقیقی نیست. خودش باید استنباط شده و به شکل دقیقی به این مفاهیم و معنای دقیق آنها و نسبت آنها جهت مناسب میدادیم! به نظر میرسد قالبهای خود ساخته ای را بر مواد روایی با برجسته سازی و ضریب دادن به برخی و حذف برخی مرتکب شده ایم. ✅جالب اینکه سمت و سوی بخشی از روایات ما نیز در جهت دادن این هندسه صحیح و مهندسی حاکم بر این مفاهیم است که متأسّفانه درست به آن توجّه نمیشود. فقه ما که اصلا به این بحث نپرداخته است. سراغ مکاسب محرّمه و همان زاویه نگاه معروف خودش رفته است. ✅ابواب روایی ما نیز نه تنها به خوبی این نسبتها و وزن دهی ها و مهندسی را به خوبی استخراج نکرده اند بلکه گاهی خلاف آن را تداعی میکنند! 👈سابقا در بذل خاطری به نواقص تبویبهای سنّتی در روایات اهل بیت علیهم السلام و نقش آن در ارتکاز سازی صحبتهایی کردیم. باز با همه مشکلات تبویب کافی به روح روایات در این زمینه نزدیکتر است. ⚫به عنوان نمونه امام صادق علیه السلام در روایتی هشدار میدهد که زهد در دنیا را با تلف مال و تحریم حلال کسی اشتباه نگیرد! مراد از زهد خنگ بازی در عرصه اقتصاد یا خالی کردن عرصه برای مفسدین نیست! بلکه حقیقت زهد به امری قلبی برگشته و مطلوبیت آن در فضای توحیدی باید معنا شود: 📖«لَيْسَ الزُّهْدُ فِي الدُّنْيَا بِإِضَاعَةِ الْمَالِ وَ لَا تَحْرِيمِ الْحَلَالِ‏ بَلِ الزُّهْدُ فِي الدُّنْيَا أَنْ لَا تَكُونَ بِمَا فِي يَدِكَ أَوْثَقَ مِنْكَ بِمَا عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» 👈در روایت جالب دیگری امام صادق علیه السلام شخصی که از تفکّر اقتصادی و جمع و برنامه ریزی برای ثروت خوشش نمی آید نکوهش شده است: 📖«لَا خَيْرَ فِي مَنْ لَا يُحِبُّ جَمْعَ الْمَالِ مِنْ حَلَالٍ يَكُفُّ بِهِ وَجْهَهُ وَ يَقْضِي بِهِ دَيْنَهُ وَ يَصِلُ بِهِ رَحِمَهُ». 👈بلکه فقر همسایه کفر دانسته شده و ثروت نعم العون برای تقوای الهی شمرده شده است: «نِعْمَ الْعَوْنُ عَلَى تَقْوَى اللَّهِ الْغِنَى» و «إنّه عون لک علی دینک».