👈هم میتوان موانعی برای بیان این استدلال در واقع ذکر نمود که برخی از آنها گذشت و هم ادّعا کرد که در اخبار عامه دواعی برای کتمان این بخش یا نپرداختن به آن و یا تأویل آن وجود داشته است! 🔴ولی با این وجود اشاراتی نسبتا صریح در وجود نصّ در همین نقلهای تاریخی نیز وجود دارد. مثلا در همین وقعه صفّین در بیان یکی از نامه های امیر المؤمنین علی علیه السلام به معاویه به این حقیقت اشاره شده که اساسا مسأله خلافت ایشان امری به انتخاب و استدلال نبوده و مربوط به قضاء الهی و نصّ نبوی صلی الله علیه و آله است: 📖«وَ اعْلَمْ أَنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَوْ كَانَ إِلَى النَّاسِ أَوْ بِأَيْدِيهِمْ لَحَسَدُونَا وَ امْتَنُّوا بِهِ عَلَيْنَا وَ لَكِنَّهُ‏ قَضَاءٌ مِمَّنِ امْتَنَّ بِهِ عَلَيْنَا عَلَى لِسَانِ نَبِيِّهِ الصَّادِقِ الْمُصَدِّقِ لَا أَفْلَحَ مَنْ شَكَ‏ بَعْدَ الْعِرْفَانِ‏ وَ الْبَيِّنَةِ اللَّهُمَّ احْكُمْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ عَدُوِّنَا بِالْحَقِّ وَ أَنْتَ خَيْرُ الْحَاكِمِين‏» 🔸استدلال به حدیث غدیر در روایات شیعه🔸 بله این موانع در فضای شیعه وجود نداشت و انتظار آن میرود که لا اقل حجم قابل توجّهی از استدلال به آن در روایات شیعه یافت شود. اتّفاقا مسأله دقیقا همینگونه است. وقتی به اخبار و روایات شیعه مراجعه میکنیم استدلال به غدیر مکرّر آمده است. در این قسمت برخی از آنچه تا کنون بنده در این زمینه دیده ام را خدمتتان بیان میکنم: ⚪در کتاب سلیم بن قیس هلالی م۷۶ در مواردی نقل شده که امیر المؤمنین علی علیه السلام به حدیث غدیر استدلال نمودند. مانند مناشده در زمان خلافت عثمان در مسجد النبی صلی الله علیه و آله که در حدیث یازدهم این کتاب آمده است. استدلال دیگر در جنگ صفّین است که حضرت برای لشگریانش جریان غدیر را نقل میکند و در حدیث ۲۵ کتاب سلیم بن قیس آمده است. ⚪طبری م۳۲۶ در کتاب المسترشد در بیان یکی از خطبه های امیر المؤمنین علی علیه السلام نقل میکند: 📖«وَ لَنَا خَصَائِصُ حَقِّ الْوَلَايَةِ، وَ فِينَا الْوَصِيَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ، وَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ فِي حِجَّةِ الْوَدَاعِ‏ يَوْمَ‏ غَدِيرِ خُم‏» ⚪مرحوم کلینی م۳۲۹ در کافی در خطبه ی وسیله که آن را امیر المؤمنین علی علیه السلام یک هفته بعد از رحلت رسول الله صلی الله علیه و آله در مدینه بیان کردند استدلال به غدیر را ذکر نموده اند: 📖«...وَ قَوْلُهُ علیه السلام حِينَ تَكَلَّمَتْ طَائِفَةٌ فَقَالَتْ نَحْنُ مَوَالِي رَسُولِ اللَّهِ ص فَخَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَى حَجَّةِ الْوَدَاعِ ثُمَّ صَارَ إِلَى غَدِيرِ خُمٍّ فَأَمَرَ فَأُصْلِحَ‏ لَهُ شِبْهُ الْمِنْبَرِ ثُمَّ عَلَاهُ وَ أَخَذَ بِعَضُدِي حَتَّى رُئِيَ بَيَاضُ إِبْطَيْهِ رَافِعاً صَوْتَهُ قَائِلًا فِي مَحْفِلِهِ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاه‏» ⚪حسین بن همدان خصیبی م۳۳۴ در الهدایة الکبری در ضمن بیان شبهات خوارج و علل انکار آنها بر امیر المؤمنین علی علیه السلام این مطلب عجیب را نقل کرده که خوارج به ۵ دلیل قبل از نهروان امیر المؤمنین را تکفیر کرده و حکم به وجوب قتل ایشان صادر کردند. اوّلین این پنج تا را هم این نقل میکند که گفتند چرا وقتی پیامبر تو را به خلافت تعیین کرد برای احقاق حقّ قیام نکردی؟! 📖«فَقَالُوا: أَوَّلُهَا: أَنَّكَ كُنْتَ أَخَا رَسُولِ اللَّهِ وَ وَصِيَّهُ، وَ الْخَلِيفَةَ مِنْ بَعْدِهِ، وَ قَاضِيَ دَيْنِهِ، وَ مُنْجِزَ عِدَاتِهِ، وَ أَخَذَ لَكَ رَسُولُ اللَّهِ الْبَيْعَةَ فِي‏ أَرْبَعِ‏ مَوَاطِنَ عَلَى الْمُسْلِمِينَ: فِي يَوْمِ الدَّارِ، وَ فِي بَيْعَةِ الرِّضْوَانِ، وَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ، فِي بَيْتِ أُمِّ سَلَمَةَ، وَ فِي يَوْمِ غَدِيرِ خُمٍّ، وَ سَمَّاكَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَلَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) تَشَاغَلْتَ بِوَفَاتِهِ، وَ تَرَكْتَ قُرَيْشاً وَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارَ يَتَدَاوَلُونَ الْخِلَافَةَ، ... وَ مَا كَانَ لَكَ فِي ذَلِكَ عُذْرٌ فَلَمَّا تَرَكْتَ مَا جَعَلَهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ لَكَ وَ أَخْرَجْتَ نَفْسَكَ مِنْهُ أَخَّرْنَاكَ نَحْنُ أَيْضاً وَ شَكَكْنَا بِكَ» ⚪مرحوم صدوق م۳۸۱ در خصال از حضرت زهرا سلام الله علیها نقل میکند: 📖«هل ترکَ أبی یومَ غدیر خمّ لأحدٍ عذراً»؟! 👈همینطور مرحوم صدوق در حدیث اوّل از جلسه ۲۶ خبر مهمی به نقل جابر بن عبد الله انصاری از اقرار گرفتن امیر المؤمنین علی علیه السلام از صحابه در مورد حدیث غدیر نقل کرده که شاید از برجسته ترین موارد استدلال به حدیث غدیر باشد: