👈اینکه ایشان نیز از آن مردان میدان بود. از آنها که تبر ابراهیمی را برداشته و به سراغ بت اعظم رفته بود. به مبارزه با این ببر گرسنه رفته بود. رفقا یادتان هست چه دلنشین این ابیات مثنوی را میخواند: رقص و جولان بر سر میدان کنند رقص اندر خون خود مردان کنند چون رهند از دست خود دستی زنند چون جهند از نقص خود رقصی کنند ⚪رفقا اولیاء الهی نیز از شرّش در امان نبوده و از آن بیمناک بوده اند. گمان کرده ایم مسأله ی ساده ای است؟! زهی خیال باطل! 🔹مرحوم کلینی در کافی از عبد الله بن ابی یعفور نقل میکند که نزد امام صادق علیه السلام بودم که ایشان رستشان را به آسمان بلند کردند و در حالیکه همینطور اشک از چشمان مبارکشان به محاسن شریفشان جاری بود میگفتند خدایا یک چشم بر هم زدن یا کمتر و بیشتر از آن مرا به خودم واگذار نکن! 📖سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ‏ وَ هُوَ رَافِعٌ يَدَهُ إِلَى السَّمَاءِ رَبِّ لَا تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ‏ أَبَداً لَا أَقَلَّ مِنْ ذَلِكَ وَ لَا أَكْثَرَ قَالَ فَمَا كَانَ بِأَسْرَعَ مِنْ أَنْ تَحَدَّرَ الدُّمُوعُ مِنْ جَوَانِبِ لِحْيَتِهِ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيَّ فَقَالَ يَا ابْنَ أَبِي يَعْفُورٍ إِنَّ يُونُسَ بْنَ مَتَّى وَكَلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى نَفْسِهِ أَقَلَّ مِنْ طَرْفَةِ عَيْنٍ فَأَحْدَثَ ذَلِكَ الذَّنْبَ قُلْتُ فَبَلَغَ بِهِ كُفْراً أَصْلَحَكَ اللَّهُ قَالَ لَا وَ لَكِنَّ الْمَوْتَ عَلَى تِلْكَ الْحَالِ هَلَاكٌ. 👈ما اینها را دیگر درک نمیکنیم. این خطرناک بودن نفس در مراتب عالی را دیگر نمیفهمیم. 👈به فرموده امام صادق علیه السلام مشکل یونس پیامبر آن بود که کمتر از یک چشم بر هم زدن در برابر این ببر گرسنه رها شد. به خودش واگذار شد! در همین فرصت اندکی این ببر بی رحم کار خود را کرد!